201
شناخت نامه حدیث - جلد اول

۲۴۰.معانى الأخبارـ به نقل از عبد الغفّار جازى ـ: كسى برايم نقل كرد كه از امام صادق عليه‏السلام پرسيد: آيا كفرى وجود دارد كه به شرك نرسد ؟ فرمود: «كفر، همان شرك است». آن گاه برخاست و درون مسجد رفت و با توجّه كردن به من فرمود: «آرى ! مردى حديث را به يارش مى‏رسانَد و او آن را نمى‏فهمد و رد مى‏كند. آن، نعمتى است كه او كفرانش كرده و به شرك هم نرسيده است».۱

۲۴۱.امام كاظم عليه‏السلام ـ در نامه‏اى كه به على بن سُويد سائى نوشت ـ: و به آنچه از ما به تو مى‏رسد و به ما نسبت داده شده، مگو: «اين، باطل است»، حتّى اگر خلاف آن را از ما مى‏دانى ؛ زيرا تو نمى‏دانى چرا آن را گفته‏ايم و چگونه آن [مسئله] را توضيح داده‏ايم.

۲۴۲.علل الشرائع ـ به نقل از ابو بصير از امام باقر يا امام صادق عليهماالسلام ـ: اگر يك نفر از مُرجِئه۲ يا قَدَريّه۳ و يا خوارج۴، از قول ما حديثى به شما گفت، آن را دروغ مشماريد ؛ زيرا شما نمى‏دانيد شايد آن راست باشد و شما [با تكذيب آن،] خداوند عز و جل را بر فراز عرشش تكذيب كرده باشيد.

1.. در اين روايت ، امام ابتدا اشاره مى‏فرمايد كه كُفر به خدا همانند شرك است : و در ادامه مى‏فرمايد : كُفرى كه همانند شرك نباشد نيز وجود دارد ، و آن كُفر نعمت است ـ زيرا كُفر به معناى پوشاندن است ، و پوشاندن انواعى دارد ، از جمله پوشاندن نعمت ـ و در پايان رد كردن حديث اهل بيت يكى از مصاديق كُفر نعمت دانسته شده كه در حد شرك نيست .

2.ر . ك : ص ۱۳۳ پانوشت ۱ .

3.ر . ك : ص ۱۳۳ پانوشت ۲ .

4.. خوارج : گروهى بودند كه در پايان جنگ صفّين بر امام على عليه‏السلام شورش كرده و جنگ نهروان را پديد آوردند . بازماندگان و طرفداران آنان مرتكب گناه كبيره را كافر مى‏پنداشتند و بسيارى از مسلمانان را تكفير مى‏كردند .


شناخت نامه حدیث - جلد اول
200

۲۴۰.معاني الأخبار عن عبد الغفّار الجازيّ: حَدَّثَني مَن سَأَلَهُ ـ يَعنِي الصّادِقَ عليه‏السلام ـ: هَل يَكونُ كُفرٌ لا يَبلُغُ الشِّركَ ؟ قالَ: إنَّ الكُفرَ هُوَ الشِّركُ. ثُمَّ قامَ فَدَخَلَ المَسجِدَ، فَالتَفَتَ إلَيَّ فَقالَ: نَعَم، الرَّجُلُ يَحمِلُ الحَديثَ إلى صاحِبِهِ فَلا يَعرِفُهُ فَيَرُدُّهُ عَلَيهِ، فَهِيَ نِعمَةٌ كَفَرَها ولَم يَبلُغِ الشِّركَ۱.

۲۴۱.الإمام الكاظم عليه‏السلام ـ في رِسالَةٍ كَتَبَها إلى عَلِيِّ بنِ سُوَيدٍ السّائِيِّ ـ: ولا تَقُل لِما بَلَغَكَ عَنّا و نُسِبَ إلَينا: «هذا باطِلٌ» وإن كُنتَ تَعرِفُ مِنّا خِلافَهُ ؛ فَإِنَّكَ لا تَدري لِما قُلناهُ، وعَلى أيِّ وَجهٍ وَصَفناهُ.۲

۲۴۲.علل الشرائع عن أبي بصير عن أحدهما عليهماالسلام: لا تُكَذِّبوا بِحَديثٍ أتاكُم بِهِ مُرجِئِيٌّ ولا قَدَرِيٌّ ولا خارِجِيٌّ نَسَبَهُ إلَينا ؛ فَإِنَّكُم لا تَدرونَ لَعَلَّهُ شَيءٌ مِنَ الحَقِّ، فَتُكَذِّبُوا اللّه‏َ عز و جل فَوقَ عَرشِهِ.۳

1.. معاني الأخبار : ص ۱۳۷ ح ۱ ، بحار الأنوار : ج ۲ ص ۱۸۸ ح ۱۷ .

2.. الكافي : ج ۸ ص ۱۲۵ ح ۹۵ ، رجال الكشّي : ج ۲ ص ۷۵۵ ح ۸۵۹ ، مختصر بصائر الدرجات : ص ۷۷ وفيهما «وضعناه» بدل «وصفناه» ، بصائر الدرجات : ص ۵۳۸ ح ۴ وفيه «وصفة» بدل «وصفناه» ، بحار الأنوار : ج ۷۸ ص ۳۲۹ ح ۶ .

3.. علل الشرائع : ص ۳۹۵ ح ۱۳ ، المحاسن : ج ۱ ص ۳۶۰ ح ۷۷۵ ، مختصر بصائر الدرجات : ص ۷۷ ، بحار الأنوار : ج ۲ ص ۱۸۷ ح ۱۶ .

  • نام منبع :
    شناخت نامه حدیث - جلد اول
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری با همکاری جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1770
صفحه از 501
پرینت  ارسال به