برخى، اين دو رويكرد و گزارش از سنّت نبوى را «مدرسه اهل بيت عليهمالسلام» و «مدرسه خلفا» نام گذارى كردهاند.۱
اكنون اين پرسش رخ مىنمايد كه كدام گزارش و رويكرد، مسيرى صحيح و مطمئن براى احراز سنّت نبوى، دستيابى به معارف الهى و دورى از گمراهى و ضلالت است؟
پاسخ به اين پرسش و ارائه طريق صحيح دستيابى به سنّت، دغدغه پيامبر گرامى اسلام بوده و ايشان در زمان حيات خويش، بويژه در سالهاى پايانى عمر خود، مسير صحيح دستيابى به سنّت را معلوم كردهاند.
حديث متواتر و مشترك ثقلين،۲ نمونهاى روشن از تلاش و تأكيد پيامبر صلىاللهعليهوآله در معرّفى طريق صحيح دستيابى به سنّت است:
من در ميان شما چيزى بر جاى مىگذارم كه اگر به آن تمسّك جوييد، پس از من هرگز گمراه نخواهيد شد. يكى از آن دو، باعظمتتر از ديگرى است: كتاب خدا ـ كه رشتهاى كشيده شده از آسمان به زمين است ـ و [ديگرى] عترتم، [يعنى] اهل بيتم. اين دو، هيچ گاه از يكديگر جدا نمىشوند تا در كنار حوض [كوثر]، نزد من آيند. پس بنگريد كه پس از من، چگونه جانشينى براى من در باره آنها خواهيد بود.۳
حديث ثقلين، در صدد معرفى عِدل و قرين قرآن براى رهايى از گمراهى است. روشن است كه معرّفى عترت به همراه قرآن در اين سخن، در صدد خار ج كردن سنّت نيست، بلكه در مقام معرّفى مسير درست دستيابى به سنّت است.
به سخن ديگر، حجّيت سنّت، در هندسه معارف وحيانى، امرى مفروض و