۱۵۷.امام صادق عليهالسلام: خداوند اِبا دارد از اين كه چيزها (امور) را جز از طريق اسباب، فراهم آورد. از اين رو، براى هر چيزى، سببى قرار داده است و براى هر سبب، بيانى و براى هر بيان، دانشى و براى هر دانشى، دَرى گويا. هر كه آن در را شناخت، علم را فهميد و هر كس آن را نشناخت، جاهل مانْد. آن در، همان پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله و ما هستيم.
۱۵۸.الكافىـ به نقل از برَيد بن معاويه از امام باقر يا امام صادق عليهماالسلام در باره اين سخن خداوند عز و جل: «و تأويل آن را جز خدا و استواران در دانش، كسى نمىداند» ـ: پس پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله، بالاترينِ استواران در دانش است كه خداوند عز و جل، هر تنزيل و تأويلى را كه بر او نازل كرده، بدو آموخته است و خداوند، چيزى بر او نازل نفرموده كه تأويل آن را بدو نياموخته باشد و جانشينانِ پس از او، همه آن را مىدانند.
ر. ك: دانشنامه قرآن و حديث: ج ۹ ص ۳۱۱ (شمار امامان اهل بيت عليهمالسلام)، و ص ۳۸۵ ـ ۴۰۳ (منزلت اهل بيت عليهمالسلام / اهل بيت عليهمالسلام چونان كشتى نوح عليهالسلام و اهل بيت عليهمالسلام به سان باب حطة و اهل بيت عليهمالسلام مانند خانه خدا و اهل بيت عليهمالسلام به منزله سر و دو چشم) و ص ۴۱۹ (همتايى با قرآن).
۳ / ۲
گنجينههاى احاديث پيامبر صلی الله علیه و آله نزد خاندان اوست
۱۵۹.الخصالـ به نقل از عبد اللّه بن عمرو ـ: پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله در بيمارى منجر به رحلتش فرمود:
«برادرم را نزدم بخوانيد». در پىِ على عليهالسلام فرستادند و او آمد؛ آن دو رويشان را به ديوار كردند و پارچهاى را روى خود انداختند و پيامبر صلىاللهعليهوآله با او راز گفت، در حالى كه مردم پشت در گِرد هم آمده بودند. على عليهالسلام بيرون آمد و مردى از ميان مردم به او گفت: آيا پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله رازى با تو گفت ؟ على عليهالسلام فرمود: «آرى. از هزار در [حكمت]با من راز گفت كه هر كدام، هزار در [به حكمتهاى ديگر] دارد».