133
شناخت نامه حدیث - جلد اول

۱۵۳.امام على عليه‏السلام: خداوند بزرگ و بلندمرتبه، ما را پاك و معصوم ساخته است و گواه بر بندگانش و حجّت در زمينش قرار داده است و ما را با قرآن و قرآن را با ما قرين كرده است، نه ما از آن جدا مى‏شويم و نه قرآن از ما جدا مى‏شود.

۱۵۴.الكافىـ به نقل از منصور بن حازِم ـ: به امام صادق عليه‏السلام گفتم: خدا، بزرگ‏تر و ارجمندتر از آن است كه به واسطه مخلوقش شناخته شود....
فرمود: «درست گفتى»...
من به مردم (ديگر انديش) گفتم: آيا شما مى‏دانيد [و معتقديد] كه پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، حجّت خدا بر خلقش بود ؟ آنها گفتند: آرى. گفتم: پس هنگامى كه پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله از دنيا رفت، چه كسى حجّت بر خلقش بود ؟ گفتند: قرآن. من در قرآن نگريستم و ديدم كه مُرجئى۱ و قَدَرى۲ و [حتّى] زنديق كه به آن ايمان ندارد، براى چيره آمدن بر افراد در مجادله‏اش، به قرآن استدلال مى‏كند. پس دريافتم كه قرآن، حجّت نيست، مگر با متولّى، و آنچه آن متولّى در باره قرآن بگويد، همان درست است.... پس گواهى مى‏دهم كه على عليه‏السلام، متولّى قرآن بود و اطاعت از او، واجب است و پس از پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، او حجّت بر مردم بود و هر چه او در باره قرآن گفته، همان درست است.
امام صادق عليه‏السلام فرمود: «رحمت خدا بر تو باد !».

۱۵۵.امام صادق عليه‏السلام: چون رويدادى براى شما فرو رخ داد كه حكمش را در آنچه از ما رسيده است، نمى‏يابيد، به آنچه آنان (غير شيعه) از على عليه‏السلام روايت كرده‏اند، بنگريد و به آن عمل كنيد.

1.. مُرجِئه به گروهى گفته مى‏شود كه خود را مسلمان مى‏دانستند ولى عقايد ويژه‏اى داشتند از جمله : «معصيت ، به ايمان ، زيان نمى‏رساند ، چنان كه اطاعت ، كفر را زائل نمى‏كند» و نيز گفته‏اند : «ايمان ، گفتار است، نه عمل» . عقايد اين گروه در جهت تقويت رهبران سياسى حاكم بر مسلمانان در دوران بنى اميه بود .

2.. مراد از قَدَريه، كسانى‏اند كه معتقدند همه افعال و از جمله خير و شر در دست خودِ ماست و مى‏گويند تقديرى در ميان نيست و بر اين باورند كه انسان قادر به هدايت و ضلالت خويش است و اين امر ، در اختيار خود اوست و اگر بخواهد ، به راه راست مى‏رود و اگر بخواهد ، در گم‏راهى قدم مى‏گذارد .


شناخت نامه حدیث - جلد اول
132

۱۵۳.الإمام عليّ عليه‏السلام: إنَّ اللّه‏َ ـ تَبارَكَ وتَعالى ـ طَهَّرَنا وعَصَمَنا، وجَعَلَنا شُهَداءَ عَلى خَلقِهِ، وحُجَّتَهُ في أرضِهِ، وجَعَلَنا مَعَ القُرآنِ وجَعَلَ القُرآنَ مَعَنا ؛ لا نُفارِقُهُ ولا يُفارِقُنا.۱

۱۵۴.الكافي عن منصور بن حازم: قُلتُ لِأَبي عَبدِ اللّه‏ِ عليه‏السلام: إنَّ اللّه‏َ أجَلُّ وأَكرَمُ مِن أن يُعرَفَ بِخَلقِهِ... قالَ: صَدَقتَ....
وقُلتُ لِلنّاسِ: تَعلَمونَ أنَّ رَسولَ اللّه‏ِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله كانَ هُوَ الحُجَّةَ مِنَ اللّه‏ِ عَلى خَلقِهِ ؟ قالوا: بَلى، قُلتُ: فَحينَ مَضى رَسولُ اللّه‏ِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله مَن كانَ الحُجَّةَ عَلى خَلقِهِ ؟ فَقالوا: القُرآنُ، فَنَظَرتُ فِي القُرآنِ فَإِذا هُوَ يُخاصِمُ بِهِ المُرجِئُ وَالقَدَرِيُّ وَالزِّنديقُ الَّذي لا يُؤمِنُ بِهِ حَتّى يَغلِبَ الرِّجالَ بِخُصومَتِهِ، فَعَرَفتُ أنَّ القُرآنَ لا يَكونُ حُجَّةً إلاّ بِقَيِّمٍ، فَما قالَ فيهِ مِن شَيءٍ كانَ حَقّاً ـ إلى أن قالَ: ـ فَأَشهَدُ أنَّ عَلِيّاً عليه‏السلام كانَ قَيِّمَ القُرآنِ، وكانَت طاعَتُهُ مُفتَرَضَةً، وكانَ الحُجَّةَ عَلَى النّاسِ بَعدَ رَسولِ اللّه‏ِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، وأَنَّ ما قالَ فِي القُرآنِ فَهُوَ حَقٌّ. فَقالَ: رَحِمَكَ اللّه‏ُ.۲

۱۵۵.الإمام الصادق عليه‏السلام: إذا نَزَلَت بِكُم حادِثَةٌ لا تَعلَمونَ حُكمَها فيما وَرَدَ عَنّا، فَانظُروا إلى ما رَوَوهُ عَن عَلِيٍّ عليه‏السلام فَاعمَلوا بِهِ.۳

1.. الكافي : ج ۱ ص ۱۹۱ ح ۵ ، كمال الدين : ص ۲۴۰ ح ۶۳ ، بصائر الدرجات : ص ۸۳ ح ۶ ، كتاب سليم بن قيس : ج ۲ ص ۶۰۶ ح ۷ نحوه وكلّها عن سليم بن قيس ، بحار الأنوار : ج ۲۳ ص ۳۴۳ ح ۲۶ .

2.. الكافي : ج ۱ ص ۱۶۸ ح ۲ و ص ۱۸۸ ح ۱۵ ، علل الشرائع : ص ۱۹۲ ح ۱ نحوه ، رجال الكشّي : ج ۲ ص ۷۱۸ ح ۷۹۵ ، بحار الأنوار : ج ۲۳ ص ۱۷ ح ۱۳ وراجع التوحيد : ص ۲۸۵ ح ۱ .

3.. وسائل الشيعة : ج ۱۸ ص ۶۴ ح ۳۳۲۷۶ نقلاً عن عدة الاُصول ، بحار الأنوار : ج ۲ ص ۲۵۳ ذيل ح ۷۲ .

  • نام منبع :
    شناخت نامه حدیث - جلد اول
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری با همکاری جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1776
صفحه از 501
پرینت  ارسال به