كوتاه است ؛ اسنادى كه گاه به شدّت اثرگذار، ولى ديرياباند. اين اسناد، در حوزه كار حديثى، گاه قيدها و تخصيصهايى با خود دارند كه كارگشا و از ميانبرنده ترديدها و مانع پذيرش معناى روايات ديگر هستند. اگر هنگام پژوهش با روايتى رو به رو شويم كه معنايى ناپذيرفتنى دارد و با باورها و ضرورتهاى از پيش پذيرفته شده ما معارض است، نمىتوانيم بدون ادامه دادن پژوهش، آن را كنار بگذاريم. اين، گونهاى كوتاهى در امر تحقيق است.
ردّ احاديث مربوط به نكوهش دنيا، زراندوزى (كَنْز) و ستايش فقر، همه از نبود جامعنگرى برخاسته است. پژوهشگرانى كه رنج گردآورى دهها روايت متشابه، متناظر و متعارض را بر خود هموار كرده، توانستهاند تحليلهايى بر آمده از انديشهورزى در مجموع آنها به دست دهند و به احاديثى پذيرفته و پُرمعنا مبدّلشان سازند.۱
احاديثى كه شفاعت پيامبر صلىاللهعليهوآله را شامل مرتكبان گناه كبيره نيز دانستهاند،۲ با انكار برخى رو به رو گشتهاند. شايد اگر ما نيز تنها همين روايات را مى ديديم، آنها را بر نمىتابيديم و همصدا با آنان مىگفتيم: چگونه كسى كه با بىرحمى تمام به يتيمى ستم كرده، يا اموال مسلمانان را به يغما برده است، مشمول شفاعت مىشود؟
پاسخ، همان پرهيز از ردّ زودهنگام و ادامه پژوهش براى گردآورى روايات ديگر و يافتن قيدها و تخصيصهاست. روايت ذيل، روايات پيشين را تخصيص مىزند و آنها را پذيرفتنى مىكند. پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله در اين روايت مىفرمايد:
شفاعتم براى مرتكبان گناه كبيره است، بجز شركورزان و ستمگران.۳
روشن است كه يغماگران اموال مردم و ستمكاران به يتيمان، از ستمگران به شمار