۴. آسيبشناسى نقد حديث
جريان نقد حديث از آسيبهاى متعارف، مانند نافهمى، شتابزدگى، نداشتن تخصّص و دانش كافى و نيز در دست نداشتن معيار استوار، دور نمانده است. تكيه بيش از اندازه برخى ناقدان بر حدس و گمان، تعصّبها، تمايلها، جوزدگى، خودنمايى، نوطلبى و ديگر نقصهاى پژوهشى، چه در گردآورى و بازيابى متون و چه در شيوهها و قالبهاى كاوش، سبب شده تا برخى رواياتِ مكتوم ناب و گوهرهاى مكنون ناياب، ردّ و انكار شده و غير مقبول و حتّى موضوع، خوانده شوند. ما به چند عنصر آسيبرسان به جريان نقد حديث، اشاره مى كنيم و براى هر يك، نمونهاى مىآوريم از احاديثى كه ساختگى خوانده شدهاند، امّا چنين نيستند و تنها به سبب فهم ناتمام، شتابزدگى و تمايلات پژوهشگر، پذيرفته نشدهاند. گفتنى است آسيبها، محدود به آنچه مىآيد، نيستند و نمونهها نيز فراوانترند.
۴ / ۱. فهم ناتمام
برخى سخنان پيشوايان دين، محتوايى دشوار دارند و به صيد انديشههاى معمولى در نمىآيند. در اين ميان، هر كس وظيفه دارد مرز فهم خويش را در يابد و حدّ آن را نگاه دارد و احاديث برتر از آن را به دليل نفهميدن، انكار نكند ؛ امّا در تاريخ نقد حديث، با انكارهايى برخاسته از اين نافهمىها رو به رو هستيم. اين در حالى است كه امامان عليهمالسلام تنها در جايى اجازه ردّ يكسره سخن منسوب به ايشان را دادهاند كه محتواى آن، مخالف محسوسات و مسلّمات باشد۱. پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله مىفرمايد:
هر حديثى از خاندان محمّد صلىاللهعليهوآله به شما رسيد و در دلتان نشست و آن را آشنا يافتيد، آن را بپذيريد و هر حديثى كه دلهايتان از آن رَميد و ناآشنايش يافتيد، آن را به خدا و پيامبر و به عالمى كه از خاندان محمّد است، باز گردانيد.۲