موضوع، شكل گرفته است.۱ به اين موضوع، در بيان «اختلاف حديث»، اشاره شده است.
۳ / ۲. معيار دوم: سنّت
پيامبر گرامى اسلام و جانشينان برحقّ او عليهمالسلام، نزديك به سه قرن با مردم زيستند و گفتار و رفتار فراوانى از خود، بروز دادند. راويان بسيارى نيز اين سخنان و كردارها را نقل كردهاند. از اين رو، گاه نقلهاى گوناگون، ما را از صدور گفتار، يا كردارى خاص از يك معصوم، مطمئن مىسازند و بدين وسيله، يك سيره قطعى را شكل مىدهند. اين گفتار يا رفتار، گاه به حدّ ضروريات دين و مذهب مىرسد، امّا اگر به اين اندازه نيز نرسد، ولى مطمئن و قطعى باشد، باز مىتواند معيار سنجش ديگر نقلها باشد و نقلهاى نامطمئن و ناهمگون با خود را از اعتبار، ساقط كند.
نكته مهم در اين ميان، چگونگى و طريق حكايت اين سنّت فعلى، يا قولى است. به ديگر سخن، روايات ناقل سيره و سنّتى كه مىخواهند نقلهاى ناهمخوان با خود را كنار بزنند و نادرستى آنها را آشكار سازند، بايد يك دسته به هم پيوسته را تشكيل دهند و يكديگر را تأييد كنند و يك مفهوم مشترك، ارائه دهند؛ زيرا پيشوايان دينى ما، نه سخنان متناقض مىگفتند و نه رفتارهايشان با يكديگر ناهمخوان بود.
آيات قرآن كريم و گفتار معصومان عليهمالسلام بر اعتبار سيره و سنّت، به عنوان يك معيار استوار در ردّ و پذيرش احاديث پيشوايان دين، تأكيد ورزيدهاند. قرآن، مؤمنان را به ارجاع موارد اختلاف به پيامبر صلىاللهعليهوآله، فرمان مىدهد۲. مطابق با تفسير امام على عليهالسلام، اين