67
شناخت نامه حدیث - جلد دوم

كاربرد و فايده چندانى نخواهد داشت؛ زيرا حديثى كه نه مخالف باشد و نه موافق، بر پايه اين نظر، ملحق به احاديث مخالف و بى اعتبار مى‏شود و تنها حديثى معتبر مى‏مانَد كه با برخى آيات قرآن، موافق و مضمون آن در كتاب خدا، موجود باشد، در حالى كه تعداد اين احاديث، چندان فراوان نيست و بر فرض فراوانى، اگر آيه موافق و هم‏مضمون حديث در قرآن موجود باشد، ديگر چه نيازى به آن حديث داريم؟

افزون بر اين، برخى روايات، به معيار دومى در كنار قرآن، اشاره كرده‏اند و معيار دوم را سنّت دانسته‏اند و آن را ـ همان‏گونه كه در بخش بعد بيان خواهيم كرد ـ، در رتبه پس از قرآن دانسته‏اند. اين، بدان معناست كه ممكن است وضعيت حديثى، حتّى پس از سنجش با قرآن، روشن نشود و نياز به سنجش آن با معيار دوم، يعنى سنّت باشد. پيش‏فرض و اصل مفروض اين حالت، آن است كه احاديث بررسى شده با قرآن، مخالف نيستند و در سنجش با قرآن، بى‏اعتبار نگشته‏اند، هر چند موافق هم نيستند؛ زيرا اگر موافق بودند، حتماً معتبر مى‏شدند و ديگر نيازى به سنجش با معيار دوم، يعنى سنّت، نداشتيم.

نتيجه اين كه احاديثِ نيازمند سنجش با معيار سنّت، همان دسته سوم احاديث، يعنى احاديث نه موافق و نه مخالف قرآن‏اند كه در سنجش با قرآن، نه معتبر شده‏اند و نه از حجّيت افتاده‏اند. از اين رو، مى‏توانند در سنجش با معيار دوم، يعنى سنّت، معتبر شوند، يا در صورت مخالفت با آن، از اعتبار بيفتند. كوتاه سخن آن كه، حديث غيرموافق و غيرمخالف با قرآن، وجود دارد و مى‏تواند حجّيت داشته باشد و تنها حديث مخالف با قرآن، بى‏اعتبار است.۱

1.گفتنى است اين نكته، خدشه‏اى بر پشتوانه بودن قرآن براى احاديث موافق با خود، وارد نمى‏آورد و قرآن، مى‏تواند به مضمون اخبارى كه داراى سندى ضعيف ، يا حديثى معارض هستند، امّا محتوايى هماهنگ با قرآن دارند، اعتبار بخشد تحف العقول : ص ۴۵۸ و ۴۶۰ . نيز ، ر . ك : رساله امام هادى عليه‏السلام و نيز مباحث دانش اصول فقه در تعادل و تراجيح .


شناخت نامه حدیث - جلد دوم
66

ستمگران،۱ براى ردّ اطاعت از حاكمان فاسد و ظالم، كافى اند.۲

گستره كاربرد معيار قرآن

تبيين گستره كاربرد معيار موافقت با قرآن، نيازمند موشكافى معناى موافقت است.آيا منظور از موافقت، يافتن مضمون حديث در قرآن است يا همين كه مضمون حديث، مخالفتى با قرآن نداشت، كافى است، هر چند آيه‏اى را موافق مضمون حديث نيافتيم؟ به ديگر سخن، در سنجش حديث با قرآن، ما تنها دو حالت موافقت و مخالفت داريم يا سه حالت موافقت، مخالفت و نه موافق و نه مخالف؟ و در فرض تصوّر حالت‏هاى سه‏گانه، دسته سوم به دسته موافق با قرآن، ملحق مى‏شود، يا به مخالف آن و يا اين كه دسته سوم با قرآن، سنجيده نمى‏شوند و به معيار ديگرى نيازمنديم؟

در اين‏جا مى‏توان دو گونه، پاسخ داد: يكى اين‏كه بگوييم: مخالفت نداشتن حديث با قرآن، براى اعتبار آن، كافى نيست، بلكه بايد آيه يا آياتى در تأييد حديث بيابيم تا بتوانيم آن را معتبر شماريم. در اين صورت، دسته سوم احاديث، يعنى احاديث نه موافق و نه مخالف را مخالف با قرآن، قلمداد و رد مى‏كنيم. پاسخ ديگر اين كه احاديث دسته سوم را به دليل مخالفت نداشتن با قرآن، قابل اعتبار بدانيم و براى نقدش از معيار ديگرى استفاده كنيم. اگر بخواهيم بر دو دسته بودن، پا بفشريم، بايد دسته سوم را به دسته اوّل ملحق سازيم و منظور از موافقت را مخالفت نداشتن بدانيم.

ما با تقسيم سه‏گانه، موافق هستيم. از اين رو، احاديث نه موافق و نه مخالف را در زمره احاديث مخالف نمى‏آوريم و مى‏گوييم: اگراعتبار حديث را در گروى موافقت با قرآن به شكل يافتن مضمون حديث در قرآن بدانيم، در اين صورت، حديث،

1.«قَالَ لا يَنالُ عَهْدِى الظَّالِمِينَ ؛ فرمود: پيمان من به بيدادگران نمى‏رسد» بقره : آيه ۱۲۴ .

2.مشتاقان به آگاهى از نمونه‏هاى بيشتر را به كتاب‏هاى الحديث النبوى بين الرواية و الدراية ، اثر آية اللّه جعفر سبحانى و سيرى در صحيحين ، اثر حجة الاسلام محمّدصادق نجمى ارجاع مى‏دهيم .

  • نام منبع :
    شناخت نامه حدیث - جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری با همکاری جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1438
صفحه از 501
پرینت  ارسال به