پيامبر صلىاللهعليهوآله، تبيينكننده آن است.۱ از اين رو، سخن مخالف قرآن، حجّيت نمىيابد و اهل بيت عليهمالسلام، به پيروان خود رهنمود دادهاند كه حديث مخالف قرآن را از آنان ندانيم. شيخ كلينى، با سند خود از امام صادق عليهالسلام چنين روايت مىكند:
پيامبر صلىاللهعليهوآله در مِنا سخنرانى كرد و فرمود: «اى مردم! آنچه از جانب من به شما رسيده و موافق قرآن بود، من آن را گفتهام و آنچه به شما رسيد و با كتاب خدا مخالف بود، من آن را نگفتهام».۲
گفتنى است كه برخى، حديث را حاكم بر قرآن شمردهاند و حديث را از عرضه بر قرآن، رهانيدهاند.۳ ابو بكر بيهقى، احاديث دلالت كننده بر لزوم عرضه حديث بر قرآن را باطل و ناقض خود دانسته است؛ زيرا آيهاى در موافقت با لزوم عرضه حديث بر قرآن، وجود ندارد.۴ برخى، همين سخن را به عبد الرحمان بن المهدى، از بزرگان اهل حديث در قرن دوم، نسبت داده و افزودهاند: او حديث عرضه را ساخته زنديقان وخوارج مىداند.۵ اين ديدگاه، چنان ناموجّه است كه حتّى احمد بن حنبل، پيشواى اهل حديث، در برابر آن موضع گرفته و گفته است: «من جسارت گفتن چنين سخنى را ندارم؛ امّا سنّت، كتاب خدا را تفسير مىكند و آن را به ما مىشناسانَد و براى ما تبيين مىنمايد».۶
آرى. سنّت، مفسّر و مبيّن كتاب است و هيچ گاه خطا نمىكند؛ امّا آيا حاكى و
1.«بِالْبَيِّنَاتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ ؛ [زيرا آنان را] با دلايل آشكار و نوشتهها [فرستاديم] و اين قرآن را به سوى تو فرود آورديم، تا براى مردم، آنچه را به سوى شما نازل شده است، توضيح دهى، اميد كه آنان بينديشند» نحل : آيه ۴۴ .
2.ر . ك : ح ۵۱۷ . براى آگاهى بيشتر ، ر . ك : ص ۴۱ فصل هشتم : معيارهاى درستى حديث / موافقت با قرآن .
3.اوزاعى به نقل از يحيى بن كثير، آورده است: «السُنّةُ قاضِيةٌ على الكتاب وَ لَيسَ الكتابُ بِقاضٍ عَلى السُنّةِ؛ سنّت، بر قرآن، داورى مىكند؛ امّا قرآن بر سنّت، داورى ندارد» سنن الدارمى : ج ۱ ص ۱۴۵ ح ۵۹۳ .
4.دلائل النبوة ، بيهقى : ج ۱ ص ۲۷ .
5.جامع بيان العلم : ج ۲ ص ۱۹۱ .
6.همانجا ؛ الكفاية فى علم الرواية : ص ۳۰ .