479
شناخت نامه حدیث - جلد دوم

۱۲ / ۸

وصيّت‏هاى پيامبر صلّی الله علیه و آله و خاندانش علیهم السلام هنگام وفات

۹۰۲.امام حسن عليه‏السلام: پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، هنگامى كه وفاتش فرا رسيد و خاندانش به گِرد او جمع شدند، فرمود: «خدايا! اينها اهل بيت و خاندان من هستند. خدايا! هر كس آنان را دوست مى‏دارد، دوست بدار و آنان را بر ضدّ دشمنانشان يارى ده».
سپس فرمود: «مَثَل اهل بيتم ميان شما، مانند كشتى نوح است. هر كس به آن در آيد، نجات يابد و هر كس از آن، جا بمانَد، غرق مى‏شود».

۹۰۳.سنن ابن ماجةـ به نقل از اَنَس ـ: وصيّت اصلى و عمومى پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله هنگامى كه وفاتش فرا رسيد و جانش به گلويش رسيد، اين بود: «نماز و مملوك‏هايتان [مواظبشان باشيد]».

۹۰۴.طرف من الأنباء ـ به نقل از عيسى بن مستفاد ـ امام كاظم از پدرش عليهماالسلام نقل مى‏كند كه فرمود: «هنگامى كه وفات پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرا رسيد، انصار را فرا خواند و فرمود: "اى گروه انصار ! وقت جدايى رسيده و من، فرا خوانده شده‏ام و من، دعوت حق را اجابت مى‏كنم. شما در همسايگى من بوديد و نيك، همسايگى كرديد. يارى داديد و نيك يارى داديد. در دارايى‏تان، [مرا و مهاجران را] شريك كرديد و در مسكن ما، گشايش داديد و خون و جانتان را در راه خدا داديد. خداوند، كامل‏ترين پاداش را در برابر كارهايتان، به شما بدهد و تنها يك چيز باقى مانده كه تمام كننده كار و پايان‏بخش عمل بوده و همه عمل‏ها به آن بسته است و چنين مى‏بينم كه ميان آن دو به اندازه سرِ سوزنى جدايى نخواهد افتاد. هر كس يكى را بياورد و ديگرى را رها كند، منكر همان اوّلى نيز هست و خداوند، از او نه توبه و باز گشتى مى‏پذيرد، نه جاى‏گزينى و نه چيزى همسنگ آن را.
گفتند: اى پيامبر خدا ! برايمان بيان كن تا آن را بشناسيم و رهايش نكنيم، و گر نه گم‏راه مى‏شويم و از اسلام، بيرون مى‏رويم، در حالى كه نعمت خدا و پيامبرش بر دوش ماست ؛ زيرا خداوند با شما، ما را از هلاكت، نجات داد، اى پيامبر خدا ! تو تبليغ كردى و خيرخواهى نمودى و پيام خدا را رساندى و با ما، مهربان و دل‏سوز و شفيق بودى. آن چيست، اى پيامبر خدا ؟
پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله به ايشان فرمود: «كتاب خدا و اهل بيتم. كتاب، همان قرآن است كه حجّت و نور و برهان، در آن است و كلام خدا، جديد، تازه و هميشه سرسبز است، شاهدى استوار و عادل است، راه برنده ما به سوى حلال و حرام و احكام اوست. به آن بيناست، حكم دهنده است. فرداى قيامت، بر مى‏خيزد و با گروه‏هايى مناظره مى‏كند و گام‏هايشان از صراط [به دوزخ] مى‏لغزد. اى گروه انصار ! خاندانم را پاس بداريد كه آن [خداى] لطيف خبير به من خبر داده است كه آن دو، هرگز از هم جدا نمى‏شوند تا كنار حوض [كوثر] نزد من آيند.
هان ! اسلام، سقفى است كه زيرش ستونى قرار دارد و سقف به آن سرپاست. پس اگر يكى از شما زير آن سقف بيايد و آن ستون زير آن نباشد، بسى نزديك است كه آن سقف بر او فرو ريزد و به دوزخ رود.
اى مردم ! اين ستون، يعنى ستون اسلام، همان عمل صالح است كه خداوند متعال، فرموده است: «سخن پاك به سوى او بالا مى‏رود و عمل صالح، آن را بالا مى‏برد» و عمل صالح هم اطاعت امام صاحب امر و چنگ زدن به ريسمان خداست.
اى مردم ! آيا فهميديد ؟ خدا را، خدا را در باره خاندانم. چراغ‏هاى هدايت، معادن علم، چشمه‏هاى حكمت و جايگاه فرشتگان‏اند. وصىّ و امين و وارث من، از ميان آنهاست و نيز كسى كه براى من، مانند هارون براى موسى است، يعنى على عليه‏السلام. آيا رساندم ؟ به خدا سوگند، اى گروه انصار ! يا به سفارش خدا و رسولش اقرار [و عمل] مى كنيد يا پس از من، خوار و ذليل خواهيد شد.
اى گروه انصار و ديگر حاضران! گوش كنيد. هان ! درِ خانه فاطمه، درِ خانه من است و خانه او، خانه من. هر كس حرمت آن را بشكند، حجاب خدا را دريده است».
امام كاظم عليه‏السلام، مدّتى طولانى گريست و گريه فراوان، نگذاشت حديث را ادامه دهد. سپس فرمود: «به خدا سوگند، حجاب خدا، دريده شد. به خدا سوگند، حجاب خدا، دريده شد. به خدا سوگند، حجاب خدا، دريده شد، اى مادر ! درودهاى خدا بر او باد!».


شناخت نامه حدیث - جلد دوم
478

۱۲ / ۸

وَصايَا النَّبِيِّ صلّی الله علیه و آله وأَهلِ بَيتِهِ علیهم السلام عِندَ الوَفاةِ

۹۰۲.الإمام الحسن عليه‏السلام عن رسول اللّه‏ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله ـ حينَ حَضَرَتهُ الوَفاةُ وَاجتَمَعَ عَلَيهِ أهلُ بَيتِهِ ـ: اللّهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَيتي وعِترَتي، اللّهُمَّ والِ مَن والاهُم وَانصُرهُم عَلى مَن عاداهُم، وقالَ: إنَّما مَثَلُ أهلِ بَيتي فيكُم كَسَفينَةِ نوحٍ، مَن دَخَلَ فيها نَجا، ومَن تَخَلَّفَ عَنها غَرِقَ.۱

۹۰۳.سنن ابن ماجة عن أنس: كانَت عامَّةُ وَصِيَّةِ رَسولِ اللّه‏ِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله حينَ حَضَرَتهُ الوَفاةُ وهُوَ يُغَرغِرُ۲ بِنَفسِهِ: الصَّلاةَ وما مَلَكَت أيمانُكُم.۳

۹۰۴.طُرَف من الأنباء عن عيسى بن المستفاد عن الإمام الكاظم عن أبيه عليهماالسلام: لَمّا حَضَرَت رَسولَ اللّه‏ِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله الوَفاةُ دَعَا الأَنصارَ، وقالَ: يا مَعشَرَ الأَنصارِ ! قَد حانَ الفِراقُ، وقَد دُعيتُ وأَنَا مُجيبٌ الدّاعِيَ، وقَد جاوَرتُم فَأَحسَنتُمُ الجِوارَ، ونَصَرتُم فَأَحسَنتُمُ النُّصرَةَ، وواسَيتُم فِي الأَموالِ، ووَسَّعتُم فِي السُّكنى، وبَذَلتُم لِلّهِ مُهَجَ النُّفوسِ، وَاللّه‏ُ مُجزيكُم بِما فَعَلتُمُ الجَزاءَ الأَوفى، وقَد بَقِيَت واحِدَةٌ، وهِيَ تَمامُ الأَمرِ وخاتِمَةُ العَمَلِ، العَمَلُ مَعَها مَقرونٌ بِهِ جَميعا، إنّي أرى أن لا يُفَرَّقَ بَينَهُما جَميعاً، لَو قِيسَ بَينَهُما بِشَعرَةٍ مَا انقاسَت، مَن أتى بِواحِدَةٍ وتَرَكَ الاُخرى كانَ جاحِدا لِلاُولى، ولا يَقبَلُ اللّه‏ُ مِنهُ صَرفاً ولا عَدلاً.
قالوا: يا رَسولَ اللّه‏ِ، فَأَبِن لَنا نَعرِفها، ولا نُمسِك عَنها فَنَضِلَّ ونَرتَدَّ عَنِ الإِسلامِ، وَالنِّعمَةُ مِنَ اللّه‏ِ ومِن رَسولِهِ عَلَينا، فَقَد أنقَذَنَا اللّه‏ُ بِكَ مِنَ الهَلَكَةِ يا رَسولَ اللّه‏ِ، وقَد بَلَّغتَ ونَصَحتَ وأَدَّيتَ، وكُنتَ بِنا رَؤوفاً رَحيماً شَفيقاً مُشفِقا، فَما هِيَ يا رَسولَ اللّه‏ِ ؟
قالَ لَهُم: كِتابُ اللّه‏ِ وأَهلُ بَيتي، فَإِنَّ الكِتابَ هُوَ القُرآنُ، وفيهِ الحُجَّةُ وَالنّورُ وَالبُرهانُ، وكَلامُ اللّه‏ِ جَديدٌ غَضٌّ طَرِيٌّ، شاهِدٌ ومُحَكَّمٌ عادِلٌ، دَولَةُ۴ قائِدٍ بِحَلالِهِ وحَرامِهِ وأَحكامِهِ، بَصيرٌ بِهِ، قاضٍ بِهِ، مَضمومٌ فيهِ، يَقومُ غَداً فَيُحاجُّ بِهِ أقواماً، فَتَزِلُّ أقدامُهُم عَنِ الصِّراطِ، وَاحفَظوني ـ مَعاشِرَ الأَنصارِ ! ـ في أهلِ بَيتي، فَإِنَّ اللَّطيفَ الخَبيرَ أخبَرَني أنَّهُما لَن يَفتَرِقا حَتّى يَرِدا عَلَيَّ الحَوضَ.
ألا وإنَّ الإِسلامَ سَقفٌ تَحتَهُ دِعامَةٌ، ولا يَقومُ السَّقفُ إلاّ بِها، فَلَو أنَّ أحَدَكُم أتى بِذلِكَ السَّقفِ مَمدوداً لا دِعامَةَ تَحتَهُ فَأَوشَكَ أن يَخِرَّ عَلَيهِ سَقفُهُ فَهَوى فِي النّارِ.
أيُّهَا النّاسُ ! الدِّعامَةُ دِعامَةُ الإِسلامِ، وذلِكَ قَولُهُ تَبارَكَ وتَعالى: «إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ»۵، فَالعَمَلُ الصّالِحُ طاعَةُ الإِمامِ ـ وَلِيِّ الأَمرِ ـ وَالتَّمَسُّكُ بِحَبلِ اللّه‏ِ.
أيُّهَا النّاسُ ! ألا فَهِمتُم ؟ اللّه‏َ اللّه‏َ في أهلِ بَيتي ! مَصابيحِ الهُدى، ومَعادِنِ العِلمِ، ويَنابيعِ الحِكَمِ، ومُستَقَرِّ المَلائِكَةِ، مِنهُم وَصِيّي وأَميني ووارِثي، ومَن هُوَ مِنّي بِمَنزِلَةِ هارونَ مِن مُوسى، عَلِيٌّ عليه‏السلام، ألا هَل بَلَّغتُ ؟
(وَاللّه‏ِ يا مَعاشِرَ الأَنصارِ ! لَتُقِرُنَّ لِلّهِ ولِرَسولِهِ بِما عَهِدَ إلَيكُم، أو لَيُضرَبَنَّ بَعدي بِالذُّلِّ)۶.
يا مَعاشِرَ الأَنصارِ ! ألا [فَ]اسمَعوا ومَن حَضَرَ، ألا إنَّ بابَ فاطِمَةَ بابي، وبَيتَها بَيتي، فَمَن هَتَكَهُ فَقَد هَتَكَ حِجابَ اللّه‏ِ.
قالَ عيسَى بنُ المُستَفادِ: فَبَكى أبُو الحَسَنِ عليه‏السلام طَويلاً، وقَطَعَ عَنهُ بَقِيَّةَ الحَديثِ، وأَكثَرَ البُكاءَ، وقالَ: هُتِكَ وَاللّه‏ِ حِجابُ اللّه‏ِ، هُتِكَ وَاللّه‏ِ حِجابُ اللّه‏ِ، هُتِكَ وَاللّه‏ِ حِجابُ اللّه‏ِ، يا اُمَّه صَلَواتُ اللّه‏ِ عَلَيها.۷

1.. الاحتجاج : ج ۲ ص ۲۸ ح ۱۵۰ ، بحار الأنوار : ج ۴۴ ص ۷۵ ح ۱ .

2.. غرغر : أي بلغت روحه إلى حلقومه ، فيكون بمنزلة الشيء الذي يتغرغر به المريض اُنظر : النهاية : ج ۳ ص ۳۶۰ «غرغر» .

3.. سنن ابن ماجة : ج ۲ ص ۹۰۰ ح ۲۶۹۷ ، الطبقات الكبرى : ج ۲ ص ۲۵۳ ، تهذيب الكمال : ج ۱۵ ص ۳۴۲ الرقم ۳۴۴۲ كلاهما نحوه ، مجمع الزوائد : ج ۴ ص ۴۳۲ ح ۷۲۱۸ ؛ المجازات النبويّة : ص ۲۹۰ ذيل ح ۲۴۴ ، شرح الأخبار : ج ۲ ص ۲۸۳ ح ۵۹۵ عن الإمام زين العابدين عن الإمام عليّ عليهماالسلامعنه صلى‏الله‏عليه‏و‏آلهوكلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج ۴۸ ص ۱۴۷ ح ۲۱ وراجع المسترشد : ص ۱۱۶ ذيل ح ۳ .

4.. في بحار الأنوار : «ولَنا قائِدٌ» بدل «دولة» . وليس لفظة «دولة» في مستدرك الوسائل : ج ۴ ص ۲۳۷ ح ۴۵۸۸ .

5.. فاطر : ۱۰ .

6.. ليس ما بين القوسين في بحار الأنوار .

7.. طُرَف من الأنباء والمناقب : ص ۱۴۳ ح ۱۰ ، بحار الأنوار : ج ۲۲ ص ۴۷۶ ح ۲۷ .

  • نام منبع :
    شناخت نامه حدیث - جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری با همکاری جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1473
صفحه از 501
پرینت  ارسال به