323
شناخت نامه حدیث - جلد دوم

۷۸۵.تفسير القرُطُبى:... گروهى حديث را به گمان خود براى تقرّب خدا ساختند و مردم را به فضيلت كارها، فرا مى‏خوانند، آن گونه كه از اين افراد نقل شده است: ابو عصمه نوح بن ابى مريم مروزى، محمّد بن عَكاشه كرمانى، احمد بن عبد اللّه‏ جويبارى و ديگران. به ابو عصمه گفته شد: چگونه اين حديث را از عِكرِمه از ابن عبّاس، در باره فضل يك يك سوره‏هاى قرآن، نقل مى‏كنى ؟ گفت: من ديدم مردم از قرآن، روى گردانده و به فقه ابو حنيفه و تاريخ جنگ‏هاى محمّد بن اسحاق، روى آورده‏اند. از اين رو، اين حديث را براى تقرّب به خدا ساختم.

۱۱ / ۸

حديث‏سازى در فضيلت اهل بيت علیهم السلام

۷۸۶.رجال الكشّىـ به نقل از يحيى بن عبد الحميد حمانى، در كتابش در باره اثبات امامت امير مؤمنان عليه‏السلام ـ: به شريك۱ گفتم: برخى افراد، ادّعا مى كنند كه جعفر بن محمّد، در حديث، ضعيف است. او گفت: ماجرا را برايت مى‏گويم:
جعفر بن محمّد، مردى شايسته، مسلمان و پارسا بود. افراد نابخرد، گِرد او را گرفتند و بر او وارد مى‏شدند. چون از نزدش بيرون مى‏آمدند، مى‏گفتند: جعفر بن محمّد، برايمان حديث گفت و سخنانى مى‏گفتند كه سراسر، منكر و دروغ و بربسته به [امام] جعفر [صادق عليه‏السلام]بود. آنان، با اين كار، نان مى‏خوردند و از مردم، پول مى‏گرفتند و از اين راه، هر كار زشتى را مى‏كردند. مردم هم اينها را از آنان شنيدند. برخى، [آنها را باور كردند و] هلاك شدند و برخى، انكار كردند. از اين دسته‏اند: مفضّل بن عمر،۲ بنان، عمرو نَبطى و غير ايشان. اينها گفتند كه [امام]جعفر [صادق عليه‏السلام] به آنها گفته: «معرفت امام، از نماز و روزه، كفايت مى‏كند» و براى ايشان، از پدرش از جدّش و او از وقايع پيش از قيامت [مانند رجعت]، برايشان سخن گفته است و اين كه على عليه‏السلام، همراه باد در ابرها پرواز مى‏كند و او پس از مرگ، سخن مى‏گويد و او در جايگاه غسلش، حركت مى‏كند و اين كه امام، خداى آسمان و خداى زمين است. اينان براى خداوند، شريك قرار دادند و نابخرد و گم‏راه‏اند.
به خدا سوگند، [امام] جعفر [صادق عليه‏السلام] هيچ يك از اينها را نگفت. او با تقواتر و پارساتر از اين بود كه چنين بگويد. مردم، اين گفته‏ها را شنيدند و او را ضعيف دانستند و اگر [امام] جعفر [صادق عليه‏السلام] را مى‏ديدى، مى‏دانستى كه او ميان مردم، يگانه [و بى‏نظير] است.

1.شريك بن عبد اللّه‏ بن سنان بن انس ، از محدّثان اهل سنّت و قاضى كوفه در دوره بنى عبّاس و از نسل سنان بن انس ، قاتل سيّد الشهدا عليه‏السلام است ميزان الاعتدال : ج ۲ ص ۲۷۰ . او اگر چه با برخى شيعيان، ارتباط داشت و گاه علاقه خويش به امير مؤمنان و امام صادق عليهماالسلام را اظهار مى‏كرد، ولى در ايّام قضاوت خويش با شيعيان، ناسازگارى كرده، شهادت آنها را در دادگاه نمى‏پذيرفت . توجيه او براى عمل خويش ، عملكرد برخى از غاليان، همانند بنان بود ؛ ولى او افراد ديگر متّهم به غلو، همچون مفضّل بن عمر را نيز بدانان، ملحق كرده است .

2.در منابع حديثى و رجالى ، گزارش‏هايى در ستايش و نكوهش مفضّل بن عمر، وجود دارد ر . ك : رجال الكشّى : ج ۲ ص ۶۱۲ ـ ۶۲۱ ، معجم رجال الحديث : ج ۱۹ ص ۳۱۷ ـ ۳۳۰ . ظاهرا ارتباط و تمايل اوّليه او به ابو الخطّاب و غاليان، سبب پديد آمدن اين گزارش‏ها شده است . از اين رو، برخى همانند ابن غضائرى و نجاشى، او را به شدّت تضعيف كرده‏اند و برخى همانند شيخ مفيد، او را ثقه شمرده‏اند .


شناخت نامه حدیث - جلد دوم
322

۷۸۵.تفسير القرطبي:... ومِنهُم جَماعَةٌ وَضَعُوا الحَديثَ حِسبَةً كَما زَعَموا، يَدعونُ النّاسَ إلى فَضائِلِ الأَعمالِ، كَما رُوِيَ عَن أبي عِصمَةَ نوحِ بنِ أبي مَريَمَ المَروَزِيِّ، ومُحَمَّدِ بنِ عُكاشَةَ الكِرمانِيِّ، وأَحمَدَ بنِ عَبدِ اللّه‏ِ الجُوَيبارِيِّ، وغَيرِهِم، قيلَ لِأَبي عِصمَةَ: مِن أينَ لَكَ عَن عِكرِمَةَ عَنِ ابنِ عَبّاسٍ في فَضلِ سُوَرِ القُرآنِ سورَةً سورَةً ؟ فَقالَ: إنّي رَأَيتُ النّاسَ قَد أعرَضوا عَنِ القُرآنِ وَاشتَغَلوا بِفِقهِ أبي حُنَيفَةَ ومَغازي مُحَمَّدِ بنِ إسحاقَ ؛ فَوَضَعتُ هذَا الحَديثَ حِسبَةً.۱

۱۱ / ۸

وَضعُ الحَديثِ في فَضائِلِ أهلِ البَيتِ علیهم السلام

۷۸۶.رجال الكشّي عن يحيى بن عبد الحميد الحمانيـ في كِتابِهِ في إثباتِ إمامَةِ أميرِ المُؤمِنينَ عليه‏السلام ـ: قُلتُ لِشَريكٍ: إنَّ أقواما يَزعُمونَ أنَّ جَعفَرَ بنَ مُحَمَّدٍ ضَعيفٌ فِي الحَديثِ، فَقالَ: اُخبِرُكَ القِصَّةَ:
كانَ جَعفَرُ بنُ مُحَمَّدٍ رَجُلاً صالِحا مُسلِما وَرِعا، فَاكتَنَفَهُ قَومٌ جُهّالٌ يَدخُلونَ عَلَيهِ ويَخرُجونَ مِن عِندِهِ، ويَقولونَ: حَدَّثَنا جَعفَرُ بنُ مُحَمَّدٍ، ويُحَدِّثونَ بِأَحاديثَ كُلُّها مُنكَراتٌ كَذِبٌ مَوضوعَةٌ عَلى جَعفَرٍ، يَستَأكِلونَ النّاسَ بِذلِكَ، ويَأخُذونَ مِنهُمُ الدَّراهِمَ، فَكانوا يَأتونَ مِن ذلِكَ بِكُلِّ مُنكَرٍ، فَسَمِعَتِ العَوامُّ بِذلِكَ مِنهُم، فَمِنهُم مَن هَلَكَ ومِنهُم مَن أنكَرَ.
وهؤُلاءِ مِثلُ المُفَضَّلِ بنِ عُمَرَ، وبُنانٍ، وعَمرٍو النَّبطِيِّ، وغَيرِهِم، ذَكَروا أنَّ جَعفَرا حَدَّثَهُم أنَّ مَعرِفَةَ الإِمامِ تَكفي مِنَ الصَّومِ وَالصَّلاةِ، وحَدَّثَهُم عَن أبيهِ، عَن جَدِّهِ، وأَنَّهُ حَدَّثَهُم عه۲ قَبلَ القِيامَةِ، وأَنَّ عَلِيّا عليه‏السلام فِي السَّحابِ يَطيرُ مَعَ الرّيحِ، وأَنَّهُ كانَ يَتَكَلَّمُ بَعدَ المَوتِ، وأَنَّهُ كانَ يَتَحَرَّكُ عَلَى المُغتَسَلِ، وأَنَّ إلهَ السَّماءِ وإلهَ الأَرضِ الإِمامُ، فَجَعَلوا لِلّهِ۳ شَريكا، جُهّالٌ ضُلاّلٌ.
وَاللّه‏ِ، ما قالَ جَعفَرٌ شَيئا مِن هذا قَطُّ، كانَ جَعفَرٌ أتقى لِلّهِ وأَورَعَ مِن ذلِكَ، فَسَمِعَ النّاسُ ذلِكَ فَضَعَّفوهُ، ولَو رَأَيتَ جَعفَرا لَعَلِمتَ أنَّهُ واحِدُ النّاسِ.۴

1.. تفسير القرطبي : ج ۱ ص ۷۸ ، عمدة القاري : ج ۲ ص ۱۵۰ ، البرهان للزركشي : ص ۴۳۲ كلاهما نحوه .

2.. قال المجلسي قدس‏سره : «ع ه» رمز عن الرجعة ، أي أنّه حدّثهم عن أبيه عن جدّه بالرجعة عند ظهور القائم عليه‏السلامقبل يوم القيامة . وفي بعض النسخ : «عن قبل» ، أي حدّثهم بما يكون إلى يوم القيامة بحار الأنوار : ج ۲۵ ص ۳۰۳ .

3.. في المصدر «اللّه‏» ، والصحيح ما أثبتناه كما في «بحار الأنوار» .

4.. رجال الكشّي : ج ۲ ص ۶۱۶ ح ۵۸۸ ، بحار الأنوار : ج ۲۵ ص ۳۰۲ ح ۶۷ و راجع رجال الكشّي : ج ۲ ص ۸۱۰ ح ۱۰۱۲ .

  • نام منبع :
    شناخت نامه حدیث - جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری با همکاری جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1309
صفحه از 501
پرینت  ارسال به