319
شناخت نامه حدیث - جلد دوم

۷۸۱.الموضوعاتـ به نقل از ابو هُرَيره ـ: گفته شد: اى پيامبر خدا ! خداى ما از چيست ؟ فرمود: «از آبى تلخ. نه از زمين است و نه از آسمان. خداوند، اسبى آفريد و آن را دوانْد تا عَرَق كرد. آن گاه خود را از آن عَرَق آفريد».

۷۸۲.الكافىـ به نقل از ابراهيم بن محمّد خزّاز و محمّد بن حسين ـ: خدمت ابو الحسن الرضا عليه‏السلام رسيديم و براى ايشان [روايتى را] بازگو كرديم [كه مى‏گويد]: محمّد صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، پروردگارش را به صورت جوان رشيد سى‏ساله‏اى ديد. نيز گفتيم: هشام بن سالم و صاحب طاق [مؤمن طاق] و ميثمى مى‏گويند كه خدا تا ناف، ميان‏تهى و بقيه‏اش توپُر است.
امام عليه‏السلام براى خدا به سجده افتاد. سپس گفت: «پاكى تو. تو را نشناختند و يگانه‏ات ندانستند. از اين رو، تو را [چنين] وصف كردند. پاكى تو. اگر تو را شناخته بودند، بى‏گمان، همان گونه وصفت مى‏كردند كه تو خود، خويشتن را وصف كرده‏اى. پاكى تو. چگونه حاضر شدند تو را به غيرتو مانند كنند ؟ بار خدايا ! من، تو را وصف نكنم، مگر به آنچه تو خود در وصف خويش گفته‏اى و تو را به آفريدگانت، مانند نكنم. تو اهل همه خوبى‏ها هستى. پس مرا از مردمان ستم‏كار، قرار مده».
سپس، رو به ما كرد و فرمود: «هر آنچه در وهم خويش آورديد، خدا را جز آن بدانيد».
آن گاه افزود: «ما، خاندان محمّد، راه ميانه‏ايم. جلو رونده (اهل غلوّ و افراط)، به سوى ما بر نگردد و واپس مانده (اهل كوتاهى و تفريط)، سوى ما نشتابد.۱ اى محمّد ! پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، آن گاه كه عظمت پروردگارش را ديد، جوانى رشيد و سى‏ساله بود. اى محمّد ! خداوندگار من، بزرگ‏تر و والاتر از آن است كه ويژگى آفريدگان را داشته باشد».
گفتم: فدايت گردم ! چه كسى دو پايش در سبزه (/ حنا) بوده است ؟ فرمود: «محمّد، [پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله]. آن گاه كه با دل خويش به پروردگارش نگريست، خدا، او را در نورى مانند نور پرده‏ها[ى نورانى] قرار داد تا آنچه در پرده‏هاست، برايش آشكار شود. نور خدا، برخى از آن، سبز است، برخى سرخ، برخى سفيد و برخى رنگ‏هاى ديگر. اى محمّد ! آنچه قرآن و سنّت گفته‏اند، ما نيز همان را مى‏گوييم [و بدان معتقديم]».۲

1.در نهج البلاغة حكمت ۱۰۹ آمده است : «... بها يلحق التالى و إليها يرجع الغالى» . در الكافى (ج ۲ ص ۷۵ ح ۶) نيز تعبير : «يرجع إليكم الغالى و يلحق بكم التالى» آمده كه اين ، معناى روشن‏ترى دارد . شارح مازندرانى مى‏گويد : اين بيان امام عليه‏السلام ، شكايت است از اهل افراط و تفريط و غلو و تقصير كه اوّلى (غالى) به سوى ما بر نمى‏گردد ، در صورتى كه بايد برگردد و دومى (مقصّر) ، سعى نمى‏كند خود را به ما برساند . م .

2.اين حديث، از احاديث مشكل است و نسبت اين سخنان به اصحاب بزرگ امام عليه‏السلام ثابت نيست. براى تبيين بيشتر حديث ، ر . ك : شرح اُصول الكافى ، ملا صالح مازندرانى : ج ۳ ص ۲۰۴ محقق شعرانى در پانوشت ۱ سخن نغز و دقيقى دارد و شرح اُصول الكافى ، ملاّ صدرا : ج ۳ ص ۱۸۲ و الحاشية على اُصول الكافى ، رفيع الدين نائينى : ص ۳۴۲ .


شناخت نامه حدیث - جلد دوم
318

۷۸۱.الموضوعات عن أبي هريرة: قيلَ: يا رَسولَ اللّه‏ِ، مِمَّ رَبُّنا ؟ فَقالَ: مِن ماءٍ مرور، لا مِن أرضٍ ولا مِن سَماءٍ، خَلَقَ خَيلاً فَأَجراها فَعَرِقَت فَخَلَقَ نَفسَهُ مِن ذلِكَ العَرَقِ.۱

۷۸۲.الكافي عن إبراهيم بن محمّد الخزّاز ومحمّد بن الحسين: دَخَلنا عَلى أبِي الحَسَنِ الرِّضا عليه‏السلام فَحَكَينا لَهُ أنَّ مُحَمَّدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله رَأى رَبَّهُ في صورَةِ الشّابِّ المُوَفَّقِ في سِنِّ أبناءِ ثَلاثينَ سَنَةً، وقُلنا: إنَّ هِشامَ بنَ سالِمٍ وصاحِبَ الطّاقِ وَالميثَمِيَّ يَقولونَ: إنَّهُ أجوَفُ إلَى السُّرَّةِ، وَالبَقِيَّةُ صَمَدٌ ؟
فَخَرَّ ساجِدا لِلّهِ، ثُمَّ قالَ: سُبحانَكَ ! ما عَرَفوكَ ولا وَحَّدوكَ، فَمِن أجلِ ذلِكَ وَصَفوكَ، سُبحانَكَ ! لَو عَرَفوكَ لَوَصَفوكَ بِما وَصَفتَ بِهِ نَفسَكَ، سُبحانَكَ ! كَيفَ طاوَعَتهُم أنفُسُهُم أن يُشَبِّهوكَ بِغَيرِكَ ؟ ! اللّهُمَّ لا أصِفُكَ إلاّ بِما وَصَفتَ بِهِ نَفسَكَ، ولا اُشَبِّهُكَ بِخَلقِكَ، أنتَ أهلٌ لِكُلِّ خَيرٍ، فَلا تَجعَلني مِنَ القَومِ الظّالِمينَ. ثُمَّ التَفَتَ إلَينا فَقالَ: ما تَوَهَّمتُم مِن شَيءٍ فَتَوَهَّمُوا اللّه‏َ غَيرَهُ.
ثُمَّ قالَ: نَحنُ آلُ مُحَمَّدٍ النَّمَطُ الأَوسَطُ الَّذي لا يُدرِكُنَا الغالي ولا يَسبِقُنَا التّالي. يا مُحَمَّدُ، إنَّ رَسولَ اللّه‏ِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله حينَ نَظَرَ إلى عَظَمَةِ رَبِّهِ كانَ في هَيئَةِ الشّابِّ المُوَفَّقِ وسِنِّ أبناءِ ثَلاثينَ سَنَةً. يا مُحَمَّدُ، عَظُمَ رَبّي عز و جل أن يَكونَ في صِفَةِ المَخلوقينَ.
قالَ: قُلتُ: جُعِلتُ فِداكَ، مَن كانَت رِجلاهُ في خُضرَةٍ ؟
قالَ: ذاكَ مُحَمَّدٌ، كانَ إذا نَظَرَ إلى رَبِّهِ بِقَلبِهِ جَعَلَهُ في نورٍ مِثلِ نورِ الحُجُبِ حَتّى يَستَبينَ لَهُ ما فِي الحُجُبِ، إنَّ نورَ اللّه‏ِ مِنهُ أخضَرُ ومِنهُ أحمَرُ ومِنهُ أبيَضُ ومِنهُ غَيرُ ذلِكَ. يا مُحَمَّدُ، ما شَهِدَ لَهُ الكِتابُ وَالسُّنَّةُ فَنَحنُ القائِلونَ بِهِ.۲

1.. الموضوعات : ج ۱ ص ۱۰۵ ، لسان الميزان : ج ۲ ص ۲۳۹ الرقم ۱۰۰۵ ، اللآلي المصنوعة : ج ۱ ص ۳ ، تنزيه الشريعة : ج ۱ ص ۱۳۴ الرقم ۱ كلّها نحوه وراجع الإيضاح : ص ۱۱ .

2.. الكافي : ج ۱ ص ۱۰۰ ح ۳ ، التوحيد : ص ۱۱۳ ح ۱۳ ، بحار الأنوار : ج ۳ ص ۳۰۰ ح ۳۳ وراجع الكافي : ج ۱ ص ۱۰۶ ح ۸ .

  • نام منبع :
    شناخت نامه حدیث - جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری با همکاری جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1518
صفحه از 501
پرینت  ارسال به