315
شناخت نامه حدیث - جلد دوم

۷۷۸.صحيح البخارىـ به نقل از ابو سعيد خُدْرى ـ: گفتيم: اى پيامبر خدا ! آيا خدايمان را روز قيامت مى‏بينيم ؟ فرمود: «آيا در يك روز و شبِ صاف و بى‏ابر، مشكلى در ديدن خورشيد و ماه داريد ؟». گفتيم: نه. فرمود: «در آن روز، هيچ مشكلى در ديدن خدايتان نخواهيد داشت، همان گونه كه در ديدن اين دو نداريد».
آن گاه فرمود: «در آن روز، منادى‏اى ندا مى‏دهد: هر گروهى به نزد آنچه مى‏پرستيد، برود. پس صليبيان با صليب خود، بت‏پرستان با بت‏هاى خود و پرستندگان هر خدايى با خداى خود مى‏روند تا تنها خداپرستان نيك و بد و باقى‏ماندگانى از اهل كتاب مى‏مانند.
پس دوزخ را مى‏آورند كه چونان سراب مى‏نمايد. به يهوديان گفته مى‏شود: چه چيزى را مى‏پرستيديد ؟ مى‏گويند: ما عُزَير، فرزند خدا را مى‏پرستيديم. گفته مى‏شود: دروغ مى‏گوييد. خداوند، نه همراهى دارد و نه فرزندى. حال چه مى‏خواهيد ؟ گفتند: مى‏خواهيم كه آبى به ما بنوشانى. گفته مى‏شود: بنوشيد. سپس در دوزخ، سقوط مى‏كنند.
آن گاه به مسيحيان گفته مى‏شود: شما چه مى‏پرستيديد ؟ مى‏گويند: ما مسيح، فرزند خدا را مى‏پرستيم. گفته مى‏شود: دروغ مى‏گوييد. خداوند، نه همراهى دارد و نه فرزندى. حال چه مى‏خواهيد ؟ مى‏گويند: مى‏خواهيم كه به ما آبى بنوشانى. گفته مى‏شود: بنوشيد. سپس [در دوزخ]، سقوط مى‏كنند.
تا آن گاه كه تنها پرستندگان نيك و بد خداوند، باقى مى‏مانند. به آنها گفته مى‏شود: چه چيز، شما را نگاه داشته است، در حالى كه همه مردم رفته‏اند ؟ مى‏گويند: ما از آن مردم [در دنيا] جدا شديم و امروز از هر زمان ديگرى به خداوند نيازمنديم. ما شنيديم ندا دهنده‏اى ندا مى‏دهد: هر گروهى به آنچه مى‏پرستيد، ملحق شود و ما منتظر خدايمان هستيم. خداى جبّار، در صورتى كه متفاوت از صورتى است كه اوّل بار ديده بودند، نزد آنان مى‏آيد و مى‏گويد: من، خداى شما هستم. آنان مى‏گويند: تو خداى مايى ؟ ! پس جز پيامبران، با او سخن نمى‏گويند و او مى‏گويد: آيا ميان شما و خدايتان، نشانه‏اى مى‏شناسيد ؟ آنان مى‏گويند: ساق پا. خداوند، ساق پايش را نمايان مى‏كند و همه مؤمنان، در برابرش سجده مى‏كند و تنها كسانى مى‏مانند كه براى ريا و خودنمايى، خدا را سجده مى‏كردند. آنها مى‏روند تا سجده كنند كه پشتش صاف و راست مى‏ماند [و نمى‏تواند خم شود و سجده كند]».


شناخت نامه حدیث - جلد دوم
314

۷۷۸.صحيح البخاري عن أبي سعيد الخدريّ: قُلنا: يا رَسولَ اللّه‏ِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله ! هَل نَرى رَبَّنا يَومَ القِيامَةِ ؟ قالَ: هَل تُضارّونَ في رُؤيَةِ الشَّمسِ وَالقَمَرِ إذا كانَت صَحوا ؟ قُلنا: لا، قالَ: فَإِنَّكُم لا تُضارّونَ في رُؤيَةِ رَبِّكُم يَومَئِذٍ إلاّ كَما تُضارّونَ في رُؤيَتِهِما.
ثُمَّ قالَ: يُنادي مُنادٍ: لِيَذهَب كُلُّ قَومٍ إلى ما كانوا يَعبُدونَ. فَيَذهَبُ أصحابُ الصَّليبِ مَعَ صَليبِهِم، وأَصحابُ الأَوثانِ مَعَ أوثانِهِم، وأَصحابُ كُلِّ آلِهَةٍ مَعَ آلِهَتِهِم، حَتّى يَبقى مَن كانَ يَعبُدُ اللّه‏َ مِن بَرٍّ أو فاجِرٍ، وغُبَّراتٌ۱ مِن أهلِ الكِتابِ.
ثُمَّ يُؤتى بِجَهَنَّمَ تُعرَضُ كَأَنَّها سَرابٌ، فَيُقالُ لِليَهودِ: ما كُنتُم تَعبُدونَ ؟ قالوا: كُنّا نَعبُدُ عُزَيرَ ابنَ اللّه‏ِ، فَيُقالُ: كَذَبتُم، لَم يَكُن لِلّهِ صاحِبَةٌ ولا وَلَدٌ، فَما تُريدونَ ؟ قالوا: نُريدُ أن تَسقِيَنا، فَيُقالُ: اِشرَبوا، فَيَتَساقَطونَ في جَهَنَّمَ.
ثُمَّ يُقالُ لِلنَّصارى: ما كُنتُم تَعبُدونَ ؟ فَيَقولونَ: كُنّا نَعبُدُ المَسيحَ ابنَ اللّه‏ِ، فَيُقالُ: كَذَبتُم، لَم يَكُن لِلّهِ صاحِبَةٌ ولا وَلَدٌ، فَما تُريدونَ ؟ فَيَقولونَ: نُريدُ أن تَسقِيَنا، فَيُقالُ: اِشرَبوا، فَيَتَساقَطونَ.
حَتّى يَبقى مَن كانَ يَعبُدُ اللّه‏َ مِن بَرٍّ أو فاجِرٍ، فَيُقالُ لَهُم: ما يَحبِسُكُم وقَد ذَهَبَ النّاسُ ؟ فَيَقولونَ: فارَقناهُم ونَحنُ أحوَجُ مِنّا إلَيهِ اليَومَ، وإنّا سَمِعنا مُنادِيا يُنادي: لِيَلحَق كُلُّ قَومٍ بِما كانوا يَعبُدونَ، وإنَّما نَنتَظِرُ رَبَّنا، قالَ: فَيَأتيهِمُ الجَبّارُ في صورَةٍ غَيرِ صورَتِهِ الَّتي رَأَوهُ فيها أوَّلَ مَرَّةٍ، فَيَقولُ: أنَا رَبُّكُم، فَيَقولونَ: أنتَ رَبُّنا ؟! فَلا يُكَلِّمُهُ إلاَّ الأَنبِياءُ، فَيَقولُ: هَل بَينَكُم وبَينَهُ آيَةٌ تَعرِفونَهُ ؟ فَيَقولونَ: السّاقُ، فَيَكشِفُ عَن ساقِهِ، فَيَسجُدُ لَهُ كُلُّ مُؤمِنٍ، ويَبقى مَن كانَ يَسجُدُ لِلّهِ رِياءً وسُمعَةً ؛ فَيَذهَبُ كَيما يَسجُدَ فَيَعودُ ظَهرُهُ طَبَقا واحِدا.۲

1.. الغُبَّرات : البقايا ، واحدها : غابر ، ثمّ يجمع غُبَّرا ، ثمّ غُبَّرات جمع الجمع لسان العرب : ج ۵ ص ۴ «غبر» .

2.. صحيح البخاري : ج ۶ ص ۲۷۰۶ ح ۷۰۰۱ ، صحيح مسلم : ج ۱ ص ۱۶۷ ح ۳۰۲ ، سنن الترمذي : ج ۴ ص ۶۹۱ ح ۲۵۵۷ عن أبي هريرة ، مسند ابن حنبل : ج ۴ ص ۳۵ ح ۱۱۱۲۷ ، صحيح ابن حبّان : ج ۱۶ ص ۳۷۷ ح ۷۳۷۷ كلّها نحوه ، كنز العمّال : ج ۱۴ ص ۴۴۴ ح ۳۹۲۰۰ .

  • نام منبع :
    شناخت نامه حدیث - جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری با همکاری جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1754
صفحه از 501
پرینت  ارسال به