301
شناخت نامه حدیث - جلد دوم

۷۷۲.الطبقات الكبرىـ به نقل از منقع ـ: زكات شتران قبيله‏مان را براى پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله بردم و گفتم: اينها، زكات ماست. پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمان داد آنها را بگيرند. گفتم: دو شتر ماده ميان آنها، هديه و از آنِ شماست. هديه را از زكات، جدا كردم و چند روزى [در مدينه] ماندم. متوجّه شدم مردم چنين مى‏گويند كه پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، خالد بن وليد را به سوى افراد قبيله مُضَر فرستاده تا زكاتشان را بگيرد. من گفتم: او به سوى ما روانه شده و به خدا سوگند، ما و خانواده‏هايمان، ديگر مالى [براى پرداخت زكات]نداريم. من زكات را اين‏جا پرداختم، پيش از آن كه خالد، پيش آنان برود. پس نزد پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله رفتم. او بر شتر ماده‏اش بود و كنارش مردى سياه‏پوست، و قد بلند بود كه سرش [در حالت پياده] رو به روى سرِ پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله [در حالت نشسته روى شتر] بود و كسى را از او بلندتر نديده بودم. چون نزديك شدم، گويى سر به سوى من، فرود آورد كه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، او را نگاه داشت. گفتم: اى پيامبر خدا ! مردم، چنين و چنان مى‏گويند.
پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، دستانش را بالا بُرد تا آن‏جا كه به سفيدى زير بغلش نگريستم. سپس فرمود: «خدايا! من برايشان روا نمى‏شمارم كه به من، دروغ مى‏بندند».

۱۱ / ۴

خبر دادن پيامبر صلّی الله علیه و آله از حديث‏سازى پس از خود

۷۷۳.پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله: مردمى در آخر امّتم، حديث‏هايى برايتان مى‏گويند كه نه شما و نه پدرانتان نشنيده‏ايد. از آنها برحذر باشيد.

۷۷۴.پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله: در آخرْ زمان، دجّال‏هاى دروغ‏گويى خواهند بود كه احاديثى برايتان مى‏آورند كه نه خودتان و نه پدرانتان نشنيده‏ايد. از آنها بر حذر باشيد تا شما را گم‏راه و مفتون نكنند.


شناخت نامه حدیث - جلد دوم
300

۷۷۲.الطبقات الكبرى عن المنقع: أتَيتُ النَّبِيَّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله بِصَدَقَةِ إ بِلِنا فَقُلتُ: هذِهِ صَدَقَةُ إ بِلِنا، فَأَمَرَ بِها رَسولُ اللّه‏ِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فَقُبِضَت، فَقُلتُ: إنَّ فيها ناقَتَينِ هَدِيَّةٌ لَكَ، فَعَزَلتُ الهَدِيَّةَ عَنِ الصَّدَقَةِ، فَمَكَثتُ أيّاما، وخاضَ النّاسُ أنَّ رَسولَ اللّه‏ِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله باعِثٌ خالِدَ بنَ الوَليدِ إلى رَقيقِ مُضَرَ ـ أو قالَ: مُضَرَ ـ فَمُصَدِّقُهُم۱، فَقُلتُ: وَاللّه‏ِ، إنَّ لَنا وما عِندَ أهلِنا مِن مالٍ، فَلاَُصَدِّقَنَّهُم هاهُنا قَبلَ أن أقدَمَ عَلَيهِم. قالَ: فَأَتَيتُ النَّبِيَّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله وهُوَ عَلى ناقَةٍ لَهُ، ومَعَهُ أسوَدُ قَد حاذى رَأسُهُ بِرَأسِ النَّبِيِّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله ما رَأَيتُ أحَدا مِنَ النّاسِ أطوَلَ مِنهُ، فَلَمّا دَنَوتُ كَأَنَّهُ أهوى إلَيَّ، فَكَفَّهُ النَّبِيُّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، فَقُلتُ: يا رَسولَ اللّه‏ِ، إنَّ النّاسَ خاضوا في كَذا وكَذا، فَرَفَعَ النَّبِيُّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله يَدَيهِ حَتّى نَظَرتُ إلى بَياضِ إبطَيهِ، فَقالَ: اللّهُمَّ لا اُحِلُّ لَهُم أن يَكذِبوا عَلَيَّ.۲

۱۱ / ۴

إخبارُ النَّبِيِّ صلّی الله علیه و آله بِوَضعِ الحَديثِ بَعدَهُ

۷۷۳.رسول اللّه‏ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله: سَيَكونُ في آخِرِ اُمَّتي اُناسٌ يُحَدِّثونَكُم ما لَم تَسمَعوا أنتُم ولا آباؤُكُم، فَإِيّاكُم وإيّاهُم !۳

۷۷۴.عنه صلى‏الله‏عليه‏و‏آله: يَكونُ في آخِرِ الزَّمانِ دَجّالونَ كَذّابونَ يَأتونَكُم مِنَ الأَحاديثِ بِما لَم تَسمَعوا أنتُم ولا آباؤُكُم، فَإِيّاكُم وإيّاهُم! لا يُضِلّونَكُم ولا يَفتِنونَكُم.۴

1.. المُصَدِّق : الذي يأخذ الحقوق من الإبل والغنم لسان العرب : ج ۱۰ ص ۱۹۶ «صدق» .

2.. الطبقات الكبرى : ج ۷ ص ۶۳ ، المعجم الكبير : ج ۲۰ ص ۳۰۰ ح ۷۱۲ ، المطالب العالية : ج ۳ ص ۱۳۴ ح ۱۰۸۲ كلاهما نحوه ، كنز العمّال : ج ۱۰ ص ۲۳۵ ح ۲۹۲۴۱ .

3.. صحيح مسلم : ج ۱ ص ۱۲ ح ۶ ، مسند ابن حنبل : ج ۳ ص ۲۰۶ ح ۸۲۷۴ ، المستدرك على الصحيحين : ج ۱ ص ۱۸۴ ح ۳۵۱ ، صحيح ابن حبّان : ج ۱۵ ص ۱۶۹ ح ۶۷۶۶ ، مسند أبي يعلى : ج ۶ ص ۳۸ ح ۶۳۵۳ كلّها عن أبي هريرة وفي الأربعة الأخيرة «الزمان» بدل «اُمّتي» نحوه ، كنز العمّال : ج ۱۰ ص ۱۸۹ ح ۲۸۹۹۰ .

4.. صحيح مسلم : ج ۱ ص ۱۲ ح ۷ ، الكفاية في علم الرواية : ص ۴۶۹ وليس فيه «في آخر الزمان» عن أبي هريرة ، إمتاع الأسماع : ج ۱۲ ص ۳۶۴ عن شراحيل بن يزيد ، كنز العمّال : ج ۱۰ ص ۱۹۴ ح ۲۹۰۲۴ .

  • نام منبع :
    شناخت نامه حدیث - جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری با همکاری جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1188
صفحه از 501
پرینت  ارسال به