انتخاب خود برگزيند. مستند ايشان، اخبار دالّ بر تخيير است.۱ برخى احاديث نيز احتياط را در جايى كه ممكن است، لازم و يا سفارش شده مىدانند.۲
مستند راه نخست، دليل عقلايى و روايى است. عقلا، به سادگى و به سرعت، دو سخن را كه هر كدام به تنهايى معتبر و صادر شده از يك نفرند، امّا با همديگر اختلاف دارند، كنار نمىنهند. ما انسانها مىكوشيم ميان آنها، راه ميانهاى بيايبم و هر دو را به گونهاى تبيين كنيم كه با وجود حفظ هر دو آنها، معناى حاصل، قابل انتساب به منبع سخن نيز باشد. توصيه اهل بيت عليهمالسلام به ردّ احاديث متشابهشان به محكمات احاديثشان، مىتواند مصداقى از همين جمع ميان دو دسته احاديث متعارض باشد۳. گفتنى است يكى از مصداقهاى «متشابه»، متنى است كه معناى بدوى آن، با مسلّمات و مقبولات، ناسازگار باشد.
راويان نخستين و شاگردان ائمّه عليهمالسلام نيز بر پايه همين ارتكاز عقلايى، به هنگام شنيدن احاديثى كه با باورهاى بر گرفتهشان از احاديث متعارض مىنمودند و يا با ميراث حديثى در دسترسشان ناسازگار بودند، به حضور امامان عليهمالسلام مىشتافتند و با عرضه احاديث مختلف و متعارض، در صدد راه حلّى براى جمع ميان آنها برمىآمدند.
برخى از آنچه در اسباب اختلاف آمد، گونهاى تلاش و زمينهسازى براى حلّ تعارض به شكل هماهنگ كردن و نگهداشت اعتبار هر دو سوى اختلاف است. هنگامى كه بدانيم سبب اختلاف چه بوده است، مىتوانيم به راه حلّ آن نيز بينديشيم. اگر بدانيم كه مسئله و سؤال، متعدّد بوده، آن گاه هر دو پاسخ را نگاه مىداريم. هر گاه پى بيريم كه معناى باطنى سخن چيست و امام، چه مقصودى دارد، آن گاه مىتوان