283
شناخت نامه حدیث - جلد دوم

معناى ظاهرى متعارض با احاديث ديگر را رها نمود و به معناى باطنى، ملتزم شد؛ امّا اين به معناى نگاهداشت هميشگى دو سوى تعارض نيست. در برخى مواقع، يك سوى تعارض از حجّيت، ساقط مى‏شود و سوى ديگر، معتبر مى‏مانَد. اگر بدانيم يك سوى تعارض، نسخ شده و يا براى تقيّه و حفظ كسى صادر شده، ديگر نمى‏توان حديث ياد شده را معتبر دانست. بر اين پايه، مرحله دوم كار، آغاز مى‏شود و آن، يافتن مرجّحاتى براى حفظ يك سوى تعارض و حذف سوى ديگر است.

مرجّحات منصوص

روايات متعدّدى، مرجّح‏هايى را براى گزينش يك سوى تعارض و حذف سوى ديگر، ارائه داده‏اند. اين مرجّحات در دانش اصول فقه، مقبول است. در اين‏جا به برخى از آنها اشاره مى‏كنيم:

۱ / ۲. موافقت با قرآن

موافقت و مخالفت با قرآن، گاه به عنوان يك معيار در ردّ و قبول روايت مى‏آيد و گاه به عنوان يك مرجّح، به شناخت طرف مقبول و محذوف در دو سوى تعارض، كمك مى‏كند.۱ شباهت يك سوى تعارض به قرآن و عدم اين شباهت در سوى ديگر، يك مرجّح معتبر و منصوص است. گفتنى است مقصود از شباهت و موافقت با قرآن، پيش از اين، توضيح داده شده است.۲

۲ / ۲. موافقت با سنّت نبوى

در برخى موارد، يافتن قرينه‏اى قرآنى براى تأييد يك سوى تعارض، ميسّر نمى‏شود. دستور امامان عليهم‏السلام در اين گونه موارد، مراجعه به سنّت پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله است. براى نمونه، از امام رضا عليه‏السلام چنين نقل شده است:

1.ر . ك : ص ۲۵۱ (حلّ اختلاف احاديث / عرضه بر قرآن و سنّت) .

2.ر . ك : ص ۶۶ (ملاك‏هاى پذيرش قرآن / گستره كاربرد معيار قرآن) .


شناخت نامه حدیث - جلد دوم
282

انتخاب خود برگزيند. مستند ايشان، اخبار دالّ بر تخيير است.۱ برخى احاديث نيز احتياط را در جايى كه ممكن است، لازم و يا سفارش شده مى‏دانند.۲

مستند راه نخست، دليل عقلايى و روايى است. عقلا، به سادگى و به سرعت، دو سخن را كه هر كدام به تنهايى معتبر و صادر شده از يك نفرند، امّا با همديگر اختلاف دارند، كنار نمى‏نهند. ما انسان‏ها مى‏كوشيم ميان آنها، راه ميانه‏اى بيايبم و هر دو را به گونه‏اى تبيين كنيم كه با وجود حفظ هر دو آنها، معناى حاصل، قابل انتساب به منبع سخن نيز باشد. توصيه اهل بيت عليهم‏السلام به ردّ احاديث متشابهشان به محكمات احاديثشان، مى‏تواند مصداقى از همين جمع ميان دو دسته احاديث متعارض باشد۳. گفتنى است يكى از مصداق‏هاى «متشابه»، متنى است كه معناى بدوى آن، با مسلّمات و مقبولات، ناسازگار باشد.

راويان نخستين و شاگردان ائمّه عليهم‏السلام نيز بر پايه همين ارتكاز عقلايى، به هنگام شنيدن احاديثى كه با باورهاى بر گرفته‏شان از احاديث متعارض مى‏نمودند و يا با ميراث حديثى در دسترسشان ناسازگار بودند، به حضور امامان عليهم‏السلام مى‏شتافتند و با عرضه احاديث مختلف و متعارض، در صدد راه حلّى براى جمع ميان آنها برمى‏آمدند.

برخى از آنچه در اسباب اختلاف آمد، گونه‏اى تلاش و زمينه‏سازى براى حلّ تعارض به شكل هماهنگ كردن و نگهداشت اعتبار هر دو سوى اختلاف است. هنگامى كه بدانيم سبب اختلاف چه بوده است، مى‏توانيم به راه حلّ آن نيز بينديشيم. اگر بدانيم كه مسئله و سؤال، متعدّد بوده، آن گاه هر دو پاسخ را نگاه مى‏داريم. هر گاه پى بيريم كه معناى باطنى سخن چيست و امام، چه مقصودى دارد، آن گاه مى‏توان

1.ر . ك : ص ۲۶۵ (حلّ اختلاف احاديث / تخيير هنگام نبودن مرّجح) .

2.ر . ك : ص ۲۶۳ حلّ اختلاف احاديث / احتياط .

3.ر . ك : ح ۷۲۰ .

  • نام منبع :
    شناخت نامه حدیث - جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری با همکاری جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1142
صفحه از 501
پرینت  ارسال به