هستند.
آنچه در اينجا مىآيد، برگرفته از احاديث رسيده به ما در باره حلّ تعارض است. احاديثى كه بر پايه درگيرى مستقيم راويان با اين مسئله و پرسش ايشان از امامان عليهمالسلام صادر شده و اكنون در دسترس هستند. دستهبندى اين بيان، بر پايه تقسيمبندى موجود در اين فصل است و بر اين انديشه استوار است كه شناخت زمينه پيدايش اختلاف، مىتواند به حل و بيرون آمدن از آن، كمك كند.
۱. زمينهها
اختلاف ميان روايات و ادلّه احكام و ديگر آموزههاى دينى، گاه به صورت بدوى و از قبيل عامّ و خاص و مطلق و مقيّد است. اين اختلاف، ساده و مطابق با سيره عقلا در محاورات عرفى، قابل حلّ است. گاه نيز نتيجه همسانپندارى دو موضوع شبيه هم است كه با فضا و موضوعشناسى دقيق تاريخى و اجتماعى، تفاوت آنها و در نتيجه، لزوم اختلاف حكم آن دو، روشن مىشود. آنچه نيازمند تحليلهاى متنى و كاوش در قرينههاى كلام است، اختلافهايى به شكل تعارضهاى مستقرّ است كه تنها با انديشيدن و كاربستِ مهارتهاى عقلى و علمى، حل مىشوند. آنچه در پى مىآيد، ناظر به زمينههاى پيدايش چنين تعارضهاى پايدارى است.
۱ / ۱. تعدّد معنا و مسئله
زبان، به عنوان يك جلوه از فرهنگ انسانى، در روابط علمى و اجتماعى، نقش مهمّى را ايفا مىكند. انسانهاى فرهيخته و دانشمند، مىتوانند معانى متعدّدى را در عبارتهايى شيوا، بيان كنند. اين مسئله، مىتواند به اين گونه اتّفاق بيفتد كه امام عليهالسلام، جمله و دستور و توصيهاى به شخص و گروهى مىكند كه ظاهر نخست آن، با مقصود اصلى و حقيقى امام عليهالسلام، متفاوت است. لايه رويين كلام، به كار كسانى مىآيد و لايه درونى آن، به كار كسانى ديگر و يك لايه، ناظر به حلّ يك مسئله است و لايه ديگر، مشكل ديگرى را حل مىكند. گاه ممكن است اين لايه رويين با حديث يا احاديث