۷۱۰.تهذيب الأحكامـ به نقل از عمّار بن مروان از سلمة بن محرر ـ: به امام صادق عليهالسلام گفتم: مردى مرده كه نزد من مالى داشته است. او دخترى و وابستگانى نيز دارد.
امام صادق عليهالسلام به من فرمود: برو و نيمى از دارايى برجاى مانده را به دختر بده و بقيه را نگاهدار. از نزد امام صادق عليهالسلام كه آمدم به يارانمان خبرش را دادم. آنان گفتند: به تو حكم تقيهاى فرموده است. من به سوى امام صادق عليهالسلام بازگشتم و گفتم: ياران مىگويند: شما تقيه فرمودهايد. امام صادق عليهالسلام فرمود: من تقيه نكردهام. آيا كسى از اين موضوع خبر دارد؟ گفتم: نه. فرمود: برو و بقيه دارايى را نيز به دختر بده.
۷۱۱.رجال الكشىـ به نقل از داوود رِقّى ـ: به محضر امام صادق عليهالسلام رفتم و گفتم: فدايت شوم ! در وضو، چند بار بايد اعضا را شست ؟ امام عليهالسلام فرمود: «خداوند، يك بار را واجب نموده و پيامبر صلىاللهعليهوآله نيز به سبب ناتوانى مردم [از كامل كردن وضو با يك بار شستن]، يك مرتبه بدان افزوده است. هر كس سه بار اعضايش را بشويد، نمازش درست نيست.
من در كنار امام عليهالسلام بودم كه داوود بن زُربى، وارد شد و به گوشهاى از اتاق رفت و از امام عليهالسلام در باره تعداد شستن در وضو پرسيد. امام عليهالسلام فرمود: «سه مرتبه، سه مرتبه. هر كه كمتر انجام دهد، نمازش صحيح نيست».
داوود رِقّى مىگويد: پهلوهايم به لرزه در آمد و كم مانده بود شيطان، به درونم راه يابد. پس در حالى كه رنگم دگرگون شده بود، امام صادق عليهالسلام به من نگاه كرد و فرمود: «اى داوود ! آرام باش [. اگر اين گونه نگويم، كار او]يا به كفر مىانجامد يا گردنش زده مىشود».
داوود رِقّى مىگويد: از محضر امام عليهالسلام مرخّص شديم و خانه ابن زُربى، كنار باغ ابو جعفر منصور عبّاسى بود و آن، هنگامى بود كه گزارش حال داوود بن زُربى را به ابو جعفر داده بودند و گفته بودند كه او، رافضى است و نزد جعفر بن محمّد عليهالسلام، رفت و آمد مىكند. ابو جعفر منصور گفت: من، وضويش را زير نظرم مىگيرم. اگر همچون جعفر بن محمّد، وضو گرفت كه وضويش را مىشناسم، اين سخن را در بارهاش راست مىيابم و او را مىكُشم.
پس منصور، در حالى كه داوود براى نماز آماده مىشد، از جايى مخفى مىنگريست. داود بن زُربى، آن گونه كه امام صادق عليهالسلام به او فرمان داده بود، به شكل كامل، اعضايش را سه مرتبه وضو داد. به محض اين كه وضويش كامل شد، منصور به دنبالش فرستاد و او را فرا خواند.
داوود رِقّى مىگويد: داوود [بن زُربى] گفت: همين كه نزد منصور رفتم، ضمن خوشامدگويى گفت: اى داوود ! در باره تو سخن بيهودهاى گفتند ؛ ولى تو آن گونه نيستى. من وضوى تو را زير نظر گرفتم و ديدم وضوى تو، وضوى رافضيان نيست. مرا حلال كن. سپس، دستور داد ۱۰۰ هزار درهم بدو دادند.
داوود رِقّى مىگويد: من و داوود بن زُربى، نزد امام صادق عليهالسلام، همديگر را ملاقات كرديم. پس داوود بن زُربى گفت: فدايت شوم ! خونهاى ما را در دنيا، حفظ كردى، اميدواريم به ميمنت و بركت شما، وارد بهشت شويم. امام صادق عليهالسلام فرمود: «خدا، برايت و براى همه برادران دينى و مؤمنت، چنين كند !». آن گاه، به داوود بن زربى فرمود: «آنچه برايت پيش آمده، براى داوود رِقّى باز گو تا پريشانىاش آرام گيرد». او نيز همه واقعه را برايش باز گفت.
سپس امام صادق عليهالسلام به داوود رِقّى فرمود: «[آن گونه] فتوا دادم ؛ زيرا وى در آستانه كشته شدن به دست چنين دشمنى بود». سپس امام عليهالسلام فرمود: «اى داوود بن زُربى ! اعضاى وضو را دو بار بشوى و بر اين ميفزا كه اگر بيفزايى، نمازت درست نيست».