231
شناخت نامه حدیث - جلد دوم

۶۹۵.مختصر بصائر الدرجاتـ به نقل از موسى بن اشيم ـ: نزد امام صادق عليه‏السلام رفتيم. من از ايشان، در باره مردى پرسيدم كه زنش را در يك مجلس، سه بار طلاق داده بود. امام عليه‏السلام فرمود: «اعتبارى ندارد». من نشسته بودم كه مردى از يارانمان نزد امام عليه‏السلام آمد و به ايشان گفت: چه مى‏فرمايى در باره مردى كه زنش را در يك مجلس، سه بار طلاق داده است؟ امام عليه‏السلام فرمود: «هر سه، يك بار حساب مى‏شود و يك طلاق، صورت گرفته است، ولى بيش از سه طلاق به سه طلاق و يا يك طلاق، باز نمى‏گردد و اعتبارى ندارد». من از پاسخ امام عليه‏السلام به آن مرد، اندوهناك شدم و ندانستم كه چرا اين گونه متفاوت شد ؟
ما همچنان نشسته بوديم كه مرد ديگرى نزد امام عليه‏السلام آمد و ميان ما نشست و به ايشان گفت: چه مى‏فرمايى در باره مردى كه زنش را در يك مجلس، سه طلاق داده است ؟ امام عليه‏السلام به او فرمود: «هنگامى كه مردى زنش را سه اطلاق دهد، از او كاملاً جدا شده و ديگر [مانند يك بار طلاق، حقّ رجوع ندارد و]آن زن، برايش حلال نيست تا آن كه وى با مرد ديگرى ازدواج [و آميزش] كند».
پس خانه بر من تيره و تار شد و از پاسخ امام عليه‏السلام به يك پرسش و در يك مجلس به سه گونه متفاوت، متحيّر شدم !
امام عليه‏السلام با تغيّر به من نگريست و فرمود: «تو را چه مى‏شود، اى ابن اشيم ؟ آيا شك كردى ؟ به خدا سوگند، شيطان، دوست دارد كه تو شك كنى. هنگامى كه مرد، زنش را در حالت ناپاكى (حيض) و بدون عدّه ـ آن گونه كه خداوند متعال فرموده است ـ سه بار يا يك بار طلاق دهد، طلاقش، طلاق نيست و هنگامى كه مرد، زنش را سه بار و در پاكى بدون آميزش جنسى و در حضور دو شاهد عادل، طلاق دهد، يك طلاق واقع مى‏شود و دو طلاق ديگر، باطل است. طلاق بيش از سه بار هم به سه يا يك طلاق، باز نمى‏گردد. هنگامى هم كه مرد، زنش را سه بار طلاق عدّى مى‏دهد، همان گونه كه خدا فرمان داده است [كه پس از هر طلاق، عدّه نگاه دارد]، از او به گونه كامل، جدا مى‏شود و آن زن براى او حلال نمى‏شود تا آن كه با مرد ديگرى ازدواج [و آميزش] كند. پس اى ابن اشيم! هيچ شك مكن كه به خدا سوگند، همه اين پاسخ‏ها حقّ اند».


شناخت نامه حدیث - جلد دوم
230

۶۹۵.مختصر بصائر الدرجات عن موسى بن أشيم: دَخَلنا عَلى أبي عَبدِ اللّه‏ِ عليه‏السلام فَسَأَلتُهُ عَن رَجُلٍ طَلَّقَ امرَأَتَهُ ثَلاثا في مَجلِسٍ، فَقالَ: لَيسَ بِشَيءٍ. فَأَنَا جالِسٌ إذ دَخَلَ عَلَيهِ رَجُلٌ مِن أصحابِنا فَقالَ لَهُ: ما تَقولُ في رَجُلٍ طَلَّقَ امرَأَتَهُ ثَلاثا في مَجلِسٍ ؟ فَقالَ: يُرَدُّ الثَّلاثَةُ إلَى الواحِدَةِ فَقَد وَقَعَت واحِدَةٌ، ولا يُرَدُّ ما فَوقَ الثَّلاثَةِ إلَى الثَّلاثَةِ ولا إلَى الواحِدَةِ. فَداخَلَني مِن جَوابِهِ لِلرَّجُلِ ما غَمَّني ولَم أدرِ كَيفَ ذلِكَ ؟ !
فَنَحنُ كَذلِكَ إذ جاءَهُ رَجُلٌ آخَرُ فَدَخَلَ عَلَينا، فَقالَ لَهُ: ما تَقولُ في رَجُلٍ طَلَّقَ امرَأَتَهُ ثَلاثا في مَجلِسٍ ؟ فَقالَ لَهُ: إذا طَلَّقَ الرَّجُلُ امرَأَتَهُ ثَلاثا بانَت مِنهُ، فَلا تَحِلُّ لَهُ حَتّى تَنكِحَ زَوجا غَيرَهُ. فَأَظلَمَ عَلَيَّ البَيتُ، وتَحَيَّرتُ مِن جَوابِهِ في مَجلِسٍ واحِدٍ بِثَلاثَةِ أجوِبَةٍ مُختَلِفَةٍ في مَسأَلَةٍ واحِدَةٍ !
فَنَظَرَ إلَيَّ مُتَغَيِّرا، فَقالَ: ما لَكَ يَابنَ أشيَمَ ؟ أشَكَكتَ، وَدَّ ـ وَاللّه‏ِ ـ الشَّيطانُ أنَّكَ شَكَكتَ، إذا طَلَّقَ الرَّجُلُ امرَأَتَهُ عَلى غَيرِ طُهرٍ ولِغَيرِ عِدَّةٍ ـ كَما قالَ اللّه‏ُ تَعالى ـ ثَلاثا أو واحِدَةً، فَلَيسَ طَلاقُهُ بِطَلاقٍ، وإذا طَلَّقَ الرَّجُلُ امرَأَتَهُ ثَلاثا وهِيَ عَلى طُهرٍ مِن غَيرِ جِماعٍ بِشاهِدَينِ عَدلَينِ فَقَد وَقَعَت واحِدَةٌ وبَطَلَتِ الثِّنتانِ، ولا يُرَدُّ ما فَوقَ الثَّلاثِ إلَى الثَّلاثِ ولا إلَى الواحِدَةِ، وإذا طَلَّقَ الرَّجُلُ امرَأَتَهُ ثَلاثا عَلَى العِدَّةِ كَما أمَرَ اللّه‏ُ عز و جل فَقَد بانَت مِنهُ، فَلا تَحِلُّ لَهُ حَتّى تَنكِحَ زَوجا غَيرَهُ، فَلا تَشُكَّنَّ يَابنَ أشيَمَ، فَفي كُلٍّ وَاللّه‏ِ مِن [ذلِكَ۱] الحَقُّ.۲

1.. اُضيفت من وسائل الشيعة .

2.. مختصر بصائر الدرجات : ص۹۷ ، وسائل الشيعة : ج۱۵ ص۳۱۸ ح۲۸۰۴۹ وراجع الكافي : ج ۶ ص ۶۱ ح ۱۷ .

  • نام منبع :
    شناخت نامه حدیث - جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری با همکاری جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1417
صفحه از 501
پرینت  ارسال به