و برخى ديگر، در باره حكم خضاب كردن مو،۱ حرمت زراندوزى،۲ پرسش كردهاند. نقلهاى مشهور «اِختِلافُ اُمَّتي رَحمَةٌ»،۳ «مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِيٌّ مَولاهُ»۴ و «يَسعى بِذِمَّتِهِم أدناهُم»،۵ «لا جَبرَ ولا تَفويضَ ولكِن أمرٌ بَينَ أمرَينِ»،۶ «لا يَأبَى الكَرامَةَ إلاّ حِمارٌ»،۷ «عَورَةُ المُؤمِنِ عَلَى المُؤمِنِ حَرامٌ»،۸ «أنتُمُ المُستَضعَفونَ بَعدي»۹ و «أعَوذُ بِكَ مِن شَرِّ السّامَّةِ وَ الهامَّةِ»۱۰ از نمونههاى ديگر عرضه حديث هستند.
گفتنى است سؤال از جهت صدور و وجود و عدم تقيّه را نيز مىتوان در اينجا افزود؛ مانند سؤال در باره تمام خواندن نماز در سفر مكّه و مدينه۱۱ و تقسيم ارث.۱۲
۳. نيل به فهم برتر
درايت حديث، سفارش ائمّه عليهمالسلام و مورد علاقه راويان فهيم بوده است. راويان، گاه حديث را مىپذيرفتند؛ ولى كنجكاوىشان اقتضا مىكرد كه آن را دقيقتر و عميقتر فرا گيرند. براى نمونه، زُراره بر امام باقر عليهالسلام چنين عرضه كرده است: مردم از پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله روايت مىكنند كه فرمود: «اشراف و بزرگان شما در عصر جاهلى، پس از اسلام هم بزرگِ شمايند». امام باقر عليهالسلام فرمود: «راست مىگويند؛ ولى معنايش را