۵۰۵.مختصر بصائر الدرجاتـ به نقل از ابو ربيع شامى ـ: نزد امام باقر عليهالسلام نشسته بودم كه ديدم به خواب رفت. سپس، سرش را در حالى بلند كرد كه مىفرمود: «اى ابو ربيع ! حديثى است كه شيعيان، آن را بر زبان خود دارند؛ امّا عمق آن را نمىدانند». گفتم: آن چيست ؟ فرمود: «حديث على بن ابى طالب عليهالسلام: "كار ما اهل بيت، سخت و دشوارياب است و جز فرشتهاى مقرّب يا پيامبر فرستاده شده، يا بنده مؤمنى كه خداوند، قلبش را به ايمان، آزموده باشد، آن را تحمّل نمىكند". اى ابو ربيع ! آيا نمىبينى كه گاه فرشته هست، ولى مقرّب نيست ؟ پس آن را جز مقرّب، تحمّل نمىكند و گاه مقام نبوت دارد، اما مقام رسالت را ندارد. پس آن را جز پيامبرى كه نبوت و رسالت را با هم دارد، تحمّل نمىكند و گاه مؤمن است، ولى آزموده شده نيست. پس جز مؤمنى كه خداوند، قلبش را به ايمان آزموده است، آن را تحمّل نمىكند».
۵۰۶.امام باقر عليهالسلام: حديث ما، سخت و دشوارياب و [چون اسبى سركش] رام نشده و بى پوشش است، نه فرشته مقرّب و نه پيامبر فرستاده شده و نه بندهاى كه خداوند، قلبش را به ايمان آزموده باشد، آن را تحمّل نمىكند. «صعب»، يعنى مَركبى كه به كسى سوارى نداده است و «مُستَصعَب»، يعنى مَركب گريزپايى كه چون كسى را مىبيند، مىگريزد. امّا «ذكوان»، به ذكا و فطانت و تيزهوشى مؤمنان براى فهم آن، اشاره دارد و «اَجرَد»، يعنى چيزى به پيش و پس آن نياويخته [و صاف و بى پيرايه]است و آن، همان گفته خداوند است: «خداوند، نيكوترين سخن را فرو فرستاده است». پس نيكوترين سخن، سخن ماست. هيچ يك از مردمان، آن را به تمام و كمال، تحمّل ندارد تا آن گاه كه به حدّ [و تعريف]آن، نائل آيد ؛ زيرا كسى به حد [و شناسايى مرز چيزى]مىرسد كه از آن بزرگتر باشد و سپاس بر توفيق، ويژه خداوند است و انكار، موجب كفر است.
۵۰۷.امام باقر عليهالسلام: حديث خاندان محمّد، سخت و دشوارياب، سنگين و سربسته، بىپيرايه و تند و تيز است. جز فرشتهاى مقرّب يا پيامبرى فرستاده شده يا بندهاى كه خداوند، قلبش را براى ايمان، آزموده باشد يا شهرى نفوذ ناپذير۱، آن را تحمّل نمىكند و هنگامى كه قائم ما قيام كند، [عقل و فهم مردم به كمال مىرسد و نيازى به كتمان نخواهد بود و حضرت مهدى عليهالسلام] سخن مىگويد و قرآن هم او را تصديق مىكند.