۵۸۵.بصائر الدرجاتـ به نقل از ابو ربيع شامى ـ: به امام صادق عليهالسلام گفتم: از عمرو بن اسحاق، حديثى به من رسيده است. امام عليهالسلام فرمود: «آن را عرضه كن». [گفتم:]مىگويد: نزد امير مؤمنان عليهالسلام رفتم و امام عليهالسلام، ديده كه رخسارش زرد رنگ است. پرسيده: «اين زردى چيست ؟» و او بيمارىاش را گفته است. سپس امام على عليهالسلام به او فرموده است: «ما از شادمانى شما، شادمان و از اندوهتان، اندوهگين و از بيمارىتان، بيمار مىشويم. برايتان، دعا مىكنيم و شما، دعا مىكنيد و ما، آمين مىگوييم». عمرو مىگويد: آنچه فرمودى، فهميدم، جز آن كه چگونه ما [دور از شما]دعا مىكنيم و شما، آمين مىگوييد ؟ امير مؤمنان عليهالسلام فرمود: «حاضر و غايب، براى ما يكسان است».
امام صادق عليهالسلام فرمود: «عمرو، راست گفته است».
ب ـ تبيين حديث
۵۸۶.الكافىـ به نقل از مَسعَدة بن صَدَقه ـ: از امام صادق عليهالسلام شنيدم كه وقتى از ايشان در باره حديثى از پيامبر صلىاللهعليهوآله كه: «بهترين جهاد، سخن عادلانه گفتن در برابر پادشاه ستمگر است»، پرسيده شد، فرمود: «اين، در صورتى است كه امر به معروف كردن پادشاه پس از شناخت حكم باشد و با اين حال، سلطان از او بپذيرد، و گر نه، لازم نيست».
۵۸۷.الكافىـ به نقل از سكونى از امام صادق عليهالسلام ـ: گفتم براى امام معناى اين جمله پيامبر صلىاللهعليهوآله كه: «كمترين آنها، امان مىدهد» چيست؟ امام فرمود: اگر سپاهى از مسلمانان، گروهى از مشركان را محاصره كنند و در همين وضع، مردى از محاصره شدگان بيايد و بگويد: «به من، امان دهيد تا بيايم و با فرمانده شما، گفتگو كنم» و پايينترين فرد سپاه مسلمانان، به آنان، امان دهد، بالاترين فرد آنان، بايد به اين امان، پاىبند باشد.