87
شناخت نامه حدیث - جلد دوم

بيان وقايع اتّفاق افتاده باشد، نمى‏تواند با داده‏هاى تاريخىِ درست، در تعارض باشد. بنا بر اين، تاريخ معتبر، حقيقت را براى سنجش احاديث و گزارش‏هاى مرتبط با تاريخ، كشف و به عرصه مى‏آورد و معيارى براى نقد وقايع ادّعا شده در حديث را به دست مى‏دهد.

گفتنى است اندازه روشنى و قطعيت تاريخ، از يك سو و گوناگونى نكات متعارض در متن حديث با تاريخ، گاه تنها از اعتبار بخشى از حديث مى‏كاهد و گاه چنان است كه به ساختگى بودن حديث، مى‏توان حكم داد. همچنين نبايد شتابزده و بدون همراهى قرينه‏هاى ديگر، مانند انگيزه و محيط جعل، حديث را ساختگى دانست. براى نمونه، در كتاب‏هاى حديث، اين روايت از ابن عبّاس نقل شده است:

چون پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله از مكّه به مدينه مهاجرت كرد و مسجدى در آن ساخت و اهل مدينه با ايشان مأنوس شدند و كارش بالا گرفت و مردم به بركت وجودش پى بردند و به او روى نمودند و ايمان و آموزش قرآن، پديدار شد و بزرگان از او سخن گفتند و از شمشير انتقامش هراسيدند، فاطمه نيز با امير مؤمنان عليهماالسلام و ديگر زنان مهاجران و همچنين عايشه، مهاجرت كرد و پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله او را در خانه امّ ايّوب انصارى اسكان داد... سپس پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله از زنان، خواستگارى كرد و در بدو ورودش به مدينه، با سوده ازدواج كرد و فاطمه عليهاالسلام را به خانه او آورد و پس از آن، با امّ سلمه دختر ابو اميّه ازدواج نمود. امّ سلمه در اين باره مى‏گويد: «پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله با من ازدواج كرد و امور دخترش را به من سپرد و من، او را آموزش مى‏دادم و ارشاد مى‏كردم. به خدا سوگند، از من مؤدّب‏تر و به همه چيز، آگاه‏تر بود و چگونه چنين نباشد كه او از تبار پيامبران بود. درودهاى خدا بر او و بر پدر و همسر و فرزندانش!۱

1.دلائل الإمامة : ص ۸۱ ح ۲۱ : «لَمّا هاجَرَ رَسُولُ اللّه‏ِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله مِن مَكَّةَ إلى المَدينةِ وَابتَنى بِها مَسجِداً وَ أنَسَ أهلُ المَدينَةِ بِه وَعَلَت كَلِمَتُهُ وَعَرَفَ الناسُ بَرَكَتَهُ وَسارَت إلَيه الرُّكبانُ وَظَهَرَ الإيمانُ وَ دُرِّسَ القُرآنُ وَ تَحَدَّثَ المُلُوكُ والأشرافُ وَخافَ سَيفَ نِقمَتِه الأكابرُ والأشرافُ ، هاجَرَت فاطمةُ مَعَ أميرِ المؤمنينَ عليهماالسلام وَ نِساءِ المُهاجرينَ وَكانَت عائِشَةُ فيمَن هاجَرَت مَعَها فَقَدِمَتِ المدينةَ فأنزَلَها النَبى صلى‏الله‏عليه‏و‏آله عَلى أُمِّ أيّوبِ الأنصارىّ . . . خَطَبَ رَسُولُ اللّه‏ِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله النِساءَ ، وَتَزَوَّجَ سُودَةَ أوََّّلَ دُخولِه المَدينةَ ، فَنَقَلَ فاطمةَ إليها ، ثُمَّ تَزَوَّجَ أمَّ سَلَمَةَ بِنتَ أبى أُمَيةَ ، فَقالَت أُمُّ سَلَمَةَ : تَزَوَّجَنى رَسُولُ اللّه‏ِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله وَ فَوَّضَ أمرَ ابنَتَهُ إلى ، فَكُنتُ أؤِّبُُها و أدُلُّها ، وَكانَت وَ اللّه‏ِ آدَبَ مِنّى و أعرَفَ الأشياءَ كُلِّها وَكَيفَ لا يكونُ كَذلِكَ وَ هِى سلالةُ الأنبياء ـ صَلواتُ اللّه‏ عليها ـ وَ عَلى أبيها وَ بَعلِها وَ بَنيها» .


شناخت نامه حدیث - جلد دوم
86

نيست ؛ زيرا واقعيت خارجى حكايت شده در اين احاديث به چشم نمى‏آيد و نقطه اشتراكى ميان علم و حديث، ديده نمى‏شود تا در آن با هم مختلف و متعارض گردند. براى نمونه، علم نجوم به ما ثابت كرده است كه كوچك‏ترين ستاره‏ها از بزرگ‏ترين خانه‏هاى زمين، هزاران برابر بزرگ‏ترند و كوچك ديده شدنشان به دليل فاصله چند ميليون فرسنگى آنها با ماست. حال اگر به متن زير بنگريد، مى‏بينيد كه كسى در پى گونه‏اى فضيلت‏سازى بوده كه با وجود انبوه سيل‏آساى فضائل واقعى، نيازى به آن نيست:

از ابن عبّاس: شبى نماز عشا را با پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله خوانديم. هنگامى كه سلام داد، به ما رو كرد و فرمود: سپيده‏دمان، ستاره‏اى از آسمان، فرود مى‏آيد و در خانه يكى از شما مى‏افتد. هر كس كه اين ستاره در خانه‏اش بيفتد، وصى، جانشين و امام پس از من است. نزديك سر زدن سپيده كه شد، همه ما به انتظار فرو افتادن ستاره در خانه‏هايمان نشستيم و پدرم عبّاس بن عبد المطلّب، اميدش از همه بيشتر بود، امّا به هنگام سپيده‏دمان، ستاره از آسمان، فرود آمد و در خانه على بن ابى‏طالب افتاد.۱

مى‏دانيم كه اگر كوكب را به شهاب‏سنگ هم تفسير كنيم، باز سقوط شهاب‏سنگ بر خانه كوچك و زاهدانه على عليه‏السلام در درون مسجد پيامبر، چيزى از آن باقى نمى‏گذارد.

۳ / ۷. معيار هفتم: تاريخ معتبر

تاريخ، در صورت اعتبار و صحّت، ما را از رخدادهاى گذشته، آگاه مى‏كند و به منزله كاشف واقعيت خارجى پيش از زمان حال است. از اين رو، حديث، هر گاه در مقام

1.الأمالى ، صدوق : ص ۶۵۹ ح ۸۹۳ : «عَن إبنِ عَباسٍ ، قالَ : صَلَّينا العِشاءَ الآخِرةَ ذاتَ لَيلَةٍ مَعَ رَسُولِ اللّه‏ِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله ، فَلَمّا أقبَلَ عَلَينا بِوَجهِه ، ثُمَّ قالَ : أمّا إنّهُ سَينقَضُّ كَوكَبٌ مِنَ السَّماءِ مَعَ طُلُوعِ الفَجرِ فَيسقُطُ فى دارِ أحَدِكُم ، فَمَن سَقَطَ ذلكَ الكَوكَبُ فى دارِه فَهُوَ وَصيى وخَليفَتى وَالإمامُ بَعدى . فَلَمّا كانَ قُربَ الفَجرِ جَلَسَ كُلُّ واحِدٍ مِنّا فى دارِه ينتَظِرُ سُقُوطَ الكَوكَبِ فى دارِه ، وَكانَ أطمَعُ القَومِ فى ذلكَ أبا العَبّاسِ بنَ عَبدِ المُطَّلِب ، فَلَمّا طَلَعَ الفَجرُ انقَضَّ الكَوكَبُ مِنَ الهَواءِ فَسَقَطَ فى دارِ عَلى بنِ أبى طالِبٍ» .

  • نام منبع :
    شناخت نامه حدیث - جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری با همکاری جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1296
صفحه از 501
پرینت  ارسال به