63
شناخت نامه حدیث - جلد دوم

پس از تطابق حديث با خود، تطابق حديث را با واقع، نشان دهند، يا اين تطابق را نفى كنند. نتيجه اين سخن، انحصار نداشتن معيارهاست؛ زيرا هر معيارى كه حقيقت‏نما باشد و بتواند مطابقت حديث را با خود و سپس با حقيقت خارجى نشان دهد، به جرگه معيارهاى نقد مى‏پيوندد. اگر چه هر حقيقت معلوم و روشنى مى‏تواند معيار نقد حديث باشد، امّا در اين جا مهم‏ترين و پُركاربردترين معيارهاى نقد محتوايى را بيان مى‏كنيم: قرآن، سنّت، مسلّمات اعتقادى، عقل، حس، علم و تاريخ معتبر. معيارهاى ديگرى نيز مهم دانسته شده‏اند، امّا برخى شخصى‏اند و عمومى نيستند؛ مانند ردّ و انكار قلبى و درونى و نيز برخى نياز به همراهى قرينه‏هايى دارند تا حكم نهايى به جعل را قطعى سازند؛ مانند ركاكت لفظى يا معنايى و تناسب نداشتن جزا با عمل.

۳ / ۱. معيار اوّل: قرآن

قرآن، قطعى‏ترين نص و محكم‏ترين سند مكتوب مسلمانان است كه بدون تحريف و تغيير و يا زياده و نقصان، به دست ما رسيده است. از نظر هر مسلمان، قرآن، ملاك اعتبار هر امر ديگر و بيانگر همه چيز است،۱ باطل، در آن راه ندارد۲ و شيطان و شيطانيان را بر آن، سيطره‏اى نيست.۳ خدا، خود، نگاهبان و نگه دارنده قرآن۴ است و

1.«وَ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانَاً لِّكُلِّ شَىْ‏ءٍ ؛ و اين كتاب را كه روشنگر هر چيزى است، بر تو نازل كرديم» نحل : آيه ۸۹ .

2.«لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ ؛ از پيش آن و از پشت، باطل به سويش نمى‏آيد»فصّلت : آيه ۴۲ .

3.«وَ حِفْظاً مِّنْ كُلِّ شَيْطانٍ مَّارِد * لاَّ يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلاَءِ الْأَعْلَى وَ يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ ؛ و[آن را] از هر شيطان سركشى، نگاه داشتيم، [به طورى كه] نمى‏توانند به انبوه [فرشتگان] عالَم بالا، گوش فرا دهند و از هر سوى، پرتاب مى‏شوند» صافّات : آيات ۷ و ۸ .

4.«إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ؛ بى‏ترديد، ما اين قرآن را به تدريج، نازل كرده‏ايم و قطعا نگهبان آن خواهيم بود» حجر : آيه ۹ .


شناخت نامه حدیث - جلد دوم
62

استوارى رد كند. استوارى و مطمئن بودن اين داشته‏ها به هنگام نقد احاديث صحيح السند و با مآخذ معتبر، ضرورت بيشترى مى‏يابد. اگر بتوانيم به باورهايى دست بيابيم كه از مقبوليت آنها مطمئن باشيم، مى‏توانيم آنها را معيارهايى عمومى و جارى براى نقد هر حديث، قرار دهيم و جعل و دسّ در ميان كتاب‏هاى حديثى و شيوه پيچيده سندسازى براى متن جعلى را نيز كشف كنيم؛ كارى كه از عهده نقدهاى سندى و رجالى برنمى‏آيد، بويژه اگر كتاب، از آنِ محدّثى مورد اعتماد باشد و براى حديث افزوده شده در درون كتاب، سندى صحيح هم ساخته باشند. در اين گونه موارد، راهى جز نقد محتوايى حديث، باقى نمى‏ماند.

۳. معيارهاى نقد محتوايى حديث

براى سنجش محتوايى حديث به وسيله هر معيار، لازم است از مفهوم و استوارى آن معيار، مطمئن شويم. معيار بايد خود حق، مطابق با واقعيت خارجى و بر پاى خويش، راست و استوار ايستاده و براى ما روشن باشد. هر اندازه كه حق‏نمايى، راستى و درستى معيار و نيز شفّافيت آن، افزون‏تر باشد، گستره و كاربرد آن براى نقد محتوايى حديث، بيشتر مى‏شود؛ امّا اگر معيار خود، قطعى و مطمئن نباشد، تنها مى‏تواند يك تعارض و اختلاف را به وجود آورد و خود در يك سوى آن بنشيند و حديث نقد شده را به طور موقّت، از حجّيت، ساقط كند تا آن گاه كه با تقويت از جانب قرينه‏هاى ديگر و يافتن خلل و ضعف‏هاى بيشتر در حديث مورد نظر، به ضعف، يا گاه جعل حديث، رأى دهيم ؛ كارى كه مانند آن را در علم تاريخ و نيز رجال به انجام مى‏رسانند و نام آن را «تراكم ظنون» مى‏نهند. از اين رو، پيش از مطرح كردن نمونه‏ها، بايد به مفهوم و اعتبار معيار پرداخت. هر معيار، بايد بتواند ناراستى و نادرستى شى‏ء سنجيده شده با خود را نشان دهد. در بحث ما، معيار، بايد اندازه انطباق حديث با خود را معلوم بدارد. از سوى ديگر، تمام معيارهاى نقد، به گونه مستقيم، يا غيرمستقيم، واقعيت خارجى را نشان مى‏دهند و خود، حقيقتى مطمئن، دارند و به همين دليل، مى‏توانند

  • نام منبع :
    شناخت نامه حدیث - جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری با همکاری جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1495
صفحه از 501
پرینت  ارسال به