61
شناخت نامه حدیث - جلد دوم

او نيز نشانه‏هايى از گرايش و تعصّبش را به همراه داشته باشد و يكى دو قرينه ديگر آن را همراهى كند، مى‏توان به ساختگى بودن روايت، اطمينان كرد و بدان، حكم داد. بى‏گمان، اين نكته، توجّه ما را به ديگر قرائن و نقد درونى و محتوايى، جلب مى‏كند؛ نكته‏اى كه اساس نقد را شكل مى‏دهد و از نقد بيرونى و سندى، كارآمدتر و دقيق‏تر است.

نكته. نشانه‏هاى ديگرى در نقد بيرونى به كمك ناقد مى‏آيند؛ مانند اقرار راوى به جعل و تكذيب صريح كسى كه روايت به او منسوب شده است، يا تصريح محدّثان بزرگ به نيافتن آن در كتاب‏هاى حديث. اين نشانه‏ها، كمتر يافت مى‏شوند؛ امّا ما در جايى ديگر، نمونه‏اى براى هر يك، مطرح ساخته و گستره كاربرد و دلالت آنها را بر ساختگى بودن حديث، بررسى كرده‏ايم. از اين رو، خوانندگان را به همان جا ارجاع مى‏دهيم.۱

۲ / ۲. نقد (درونى) حديث

نقد درونى يا محتوايى، به معناى دقّت در محتواى حديث، براى اطمينان از درستى آن است. اين اطمينان، از راه سنجش مضمون حديث با معيارهاى پذيرفته شده، به دست مى‏آيد و هر اندازه محتوا با معيارها سازگارتر باشد، قوّت حديث، بيشتر و هر اندازه كمتر باشد، ضعف حديث، افزون مى‏شود. در نقد درونى، توجّه اصلى به مفاد و پيام‏هاى حديث است و به جاى استفاده از قرينه‏هاى بيرونى مانند وضعيت سند و راويان، مدلول‏هاى مطابقى، تضمّنى و التزامى متن را با آگاهى‏هاى مقبول و متناظر با آنها، رودررو مى‏كنيم و همخوانى محتوا با اين آگاهى‏ها، يا ناسازگارى آن را مى‏سنجيم. اين شيوه، مستلزم در دست داشتن باورهاى مطمئن و روشن است تا بتواند آنچه را نادرست مى‏نمايد و تنها احتمال دارد كه سخن معصوم باشد، با

1.ر . ك : وضع و نقد حديث : ص ۲۲۰ ـ ۲۲۶.


شناخت نامه حدیث - جلد دوم
60

داده‏هاى رجالى و تاريخى اعتماد كامل نداشته باشيم، نياز به گردآورى نشانه‏هاى ديگر داريم تا به ضعف يا جعل حديث، حكم كنيم.

۲ / ۱ ـ ۳. دروغ‏گو بودن راوى

ما بر اين باوريم كه روايتِ شخص دروغ‏گو، بى‏اعتبار است؛ امّا پذيرش اين نكته به معناى ساختگى بودن همه روايات او نيست، به گونه‏اى كه به دليل وجود يك راوى دروغ‏گو در سند حديث، آن را ساختگى بدانيم. به بيان ديگر، ميان جاعل بودن راوى و جعلى بودن همه روايات او، ملازمه دائمى وجود ندارد. از نظر منطقى، درستى اين گزاره كه هر گاه روايتى جعلى باشد، يك راوى جاعل دارد، نتيجه نمى‏دهد كه هر گاه راوى جاعل باشد، همه سخنان و نوشته‏هاى او جعلى است، بلكه ساختن چند روايت جعلى در كنار نقل ده‏ها روايت صحيح نيز كافى است تا راوى سازنده را جاعل بدانيم. راويان جاعل مى‏دانستند كه براى پذيرفته شدن رواياتشان، بايد تعداد قابل اعتنايى احاديث صحيح، نقل كنند. از اين رو، بسيارى از احاديث آنان، ساختگى نيست. نتيجه اين مبنا، خرده‏گيرى بر نويسندگانى مانند ابن جوزى، مؤلّف الموضوعات است كه دليل جعلى بودن روايت را وجود راوى دروغ‏گو در سند آن دانسته است. برخى محدّثان شيعه، به اين نكته توجّه داشته‏اند كه كذب راوى، تنها ضعف و بى‏اعتبارى حديث را ثابت مى‏كند و تنها با همراهى قرينه‏هاى ديگر، مى‏توان حكم به جعلى بودن روايت كرد.۱

گفتنى است براى اثبات جعل، در پى يقين نيستيم، بلكه حصول اطمينان را كافى مى‏دانيم؛ امّا سخن اين است كه دروغ‏گو بودن راوى، نمى‏تواند اطمينان نوعى قابل اعتمادى در باره ساختگى بودن همه احاديث او به بار آورد. آرى! اگر راوى وضّاع و گرايش‏هاى منحرفانه او مانند غلو يا دشمنى با اهل بيت عليهم‏السلام مشهور بوده و متن روايت

1.الرواشح السماوية : الرشحة السابقة و الثلاثون ، الرعاية فى علم الدراية : ص ۱۵۲ ، دراسات فى علم الدراية : ص ۹۰ .

  • نام منبع :
    شناخت نامه حدیث - جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری با همکاری جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1401
صفحه از 501
پرینت  ارسال به