59
شناخت نامه حدیث - جلد دوم

۲ / ۱ ـ ۲. گسستگى سند

مقصود از گسست در سند، متّصل نبودن حلقه‏هاى سند و طريق نقل حديث است؛ حلقه‏هايى كه بايد به صورت متعارف و معمول، فاصله‏هايى معقول داشته باشند. از اين رو، اگر راوى ادّعا كند كه از شخصى حديثى شنيده، امّا امكان ديدن و سماع از او را نداشته است، بايد به ديده ترديد به روايت او بنگريم. ادّعاى احمد بن ابى‏سليمان قواريرى، از عالمان اهل سنّت (متولّد ۱۵۱ ق) در سماع از ابن اسحاق (متوفاى ۱۵۲ يا ۱۵۱ ق)، يك نمونه است.۱ رجال‏شناسان، به ضعف احمد بن ابى سليمان، تصريح كرده و برخى او را متروك و تكذيب شده از سوى ديگر عالمان خوانده‏اند.۲ اين نكته در باره مكان سماع هم صدق مى‏كند. از اين رو، روايت سهل بن ذكوان از عايشه كه مدّعى سماع از او در شهر واسط است، پذيرفته نيست؛ زيرا شهر واسط، به روزگار حكومت حجّاج بن يوسف ثقفى (۷۵ تا ۹۵ ق) ساخته شده و عايشه در سال ۵۷ ق، از دنيا رفته است. گفتنى است برخى كاستى‏ها در دانش رجال و تاريخ، از اعتماد كامل به اين نشانه، جلوگيرى مى‏كنند. براى نمونه، احمد بن محمّد بن عيسى اشعرى، راوى و محدّث بزرگ قم، در اوايل قرن سوم هجرى، در آغاز از حسن بن محبوب روايت نمى‏كرد؛ زيرا راويان شيعه او را متهم كرده بودند كه از ابو حمزه ثمالى حديث نقل مى‏كند. اتهامى كه با توجه به معاصرت حسن بن محبوب با امام رضا عليه‏السلام [م ۲۰۳ ق] و معاصرت ابو حمزه ثمالى با امام سجاد عليه‏السلام [م ۹۴ ق] زمينه بروز دارد. با اين همه، احمد بن محمّد بن عيسى با همه سخت‏گيرى‏اش در روايت، از اين گمان دست شست و از حسن بن محبوب حديث نقل كرد؛ زيرا بزرگى، وثاقت و عظمت شخصيت حسن بن‏محبوب آن اندازه بود كه همگان را متقاعد به درستى نقل او كند.۳ از اين رو، اگر به

1.ر . ك : تاريخ بغداد : ج ۴ ص ۱۷۶ ش ۱۸۵۷ .

2.ر . ك : سير أعلام النبلاء : ج ۷ ص ۴۴۵ ش ۱۶۸ ، لسان الميزان : ج ۱ ص ۱۸۳ ش ۵۸۳ .

3.ر . ك : رجال كشى : ج ۲ ص ۷۹۹ ش ۹۸۹ . حسن بن محبوب از اصحاب امام كاظم و رضا عليهماالسلام است و شيخ طوسى تصريح كرده است كه از ۶۰ نفر از اصحاب امام صادق عليه‏السلام نقل روايت دارد . ابو حمزه ثمالى نيز از اصحاب امام سجاد ، باقر و صادق عليهم‏السلام و نقل حسن بن محبوب از او بدون واسطه اشكالى ندارد .


شناخت نامه حدیث - جلد دوم
58

بيرونى» و نشانه‏ها و معيارهاى مرتبط با محتواى حديث را در «نقد درونى»، بررسى كرده، كارايى گستره و رَوايى هر معيار و نشانه را مطرح مى‏كنيم.

۲ / ۱. نقد (بيرونى) حديث

نقد بيرونى، يعنى نقد سند، منبع و مأخذ حديث و بررسى راه دستيابى به آن با بهره‏گيرى از اظهار نظر رجال‏شناسان، راويان و محدّثان. بر پايه اين تعريف، قرار گرفتن راوى كذّاب و وضّاع در سند، نامعتبر بودن منبع حديث، وجود فاصله و گسست در حلقه‏هاى نقل، اقرار راوى به جعل و قضاوت محدّثان در باره بى‏اصل بودن روايت و نيافتن آن، همه، نشانه‏هايى بر ضعف حديث هستند. اين نشانه‏ها هر يك، تنها در حدّ يك قرينه‏اند و از اثبات كامل جعل، ناتوان هستند، هر چند به اعتبار حديث، خدشه وارد مى‏كنند، ولى هيچ يك از اين قرينه‏ها، حديث را به صورت كلّى از اعتبار نمى‏اندازند و حتّى اقرار راوى ـ كه برخى آن را بهترين دليل بر موضوع بودن حديث گرفته‏اند ـ قرينه و زمينه‏اى مى‏شود تا با هشيارى بيشترى با حديث، رو به رو شويم. ما در اين‏جا با به دست دادن برخى از اين نشانه‏ها، كارايى و گستره آنها را نيز بررسى مى‏كنيم.

۲ / ۱ ـ ۱. ضعف مأخذ

بسيارى از نقدهاى محدّثان نخستين، ناظر به كتاب، نه سندِ حديث بوده است. هر اندازه منبع ضعيف‏تر و داورى كتاب‏شناسان در باره آن منفى‏تر باشد، اطمينان ما به حديث، كاهش مى‏يابد. از اين رو، آگاهى از داورى فهرست‏نگاران و رجال‏شناسان براى شناسايى كتاب و نويسنده آن، مهم است و زمينه نقد روايات آن را فراهم مى‏آورد. نامعلوم بودن راه رسيدن كتاب به ما و يا ناشناخته بودن نسخه اصلى و معرّفى نشدن درست و صريح نويسنده نيز زمينه تضعيف را فراهم مى‏آورد، هر چند تا جعلى خواندن كامل يك كتاب، راهى طولانى در پيش است و نياز به همراهى نشانه‏هاى ديگر دارد.

  • نام منبع :
    شناخت نامه حدیث - جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری با همکاری جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1442
صفحه از 501
پرینت  ارسال به