391
شناخت نامه حدیث - جلد دوم

بن سلمه حرّانى، حديث كرد ما را محمّد بن اسحاق، حديث كرد ما را محمّد بن ابراهيم تيمى از محمّد بن عبد اللّه‏ بن زيد از پدرش كه:

پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله دستور داد كه شيپور و ناقوسى بسازند. عبد اللّه‏ بن زيد، خوابى ديد. او گفت: مردى را ديدم كه دو جامه سبزرنگ پوشيده بود و ناقوسى با خود داشت. به او گفتم: اى بنده خدا! ناقوس را مى‏فروشى؟ گفت: با آن، چه مى‏كنى؟ گفتم: با آن به نماز، فرا مى‏خوانم. گفت: آيا تو را به چيزى بهتر، راه‏نمايى نكنم؟ گفتم: آن چيست؟ گفت: مى‏گويى: «اللّه‏ اكبر، اللّه‏ اكبر...».۱

۳. گزارش ديگر از سنن ابن ماجة

محمّد بن خالد بن عبد اللّه‏ واسطى، آورده است كه: حديث كرد ما را پدرم، از عبد الرحمان بن اسحاق از زهرى از سالم از پدرش كه:

پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله با مردم در باره چيزى كه آنها را به نماز فرا خوانَد، مشورت كرد. آنان، شيپور را پيشنهاد كردند ؛ امّا پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله آن را نپسنديد، چون براى يهود بود. ناقوس را پيشنهاد دادند. آن را نيز سبب اين كه براى نصارا بود، نپسنديد. در همان شب، مردى از انصار به نام عبد اللّه‏ بن زيد و نيز عمر بن خطّاب، اذان را در خواب ديدند. مرد انصارى، شبانه نزد پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله رفت [و خواب خود را براى ايشان، باز گفت]. پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله به بلال دستور داد كه به آن [جملاتى كه در خواب ديده شده بود]، اذان بگويد.

زهرى مى‏گويد: بلال، در اذان نماز صبح، اين جمله را افزود: «الصلاة خيرٌ من النوم؛ نماز، از خواب بهتر است» و پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله آن را تأييد كرد.۲

1.ر . ك : ح ۸۳۴ .

2.سنن ابن ماجة : ج ۱ ص ۲۳۳ ح ۷۰۷ : «إنَّ النَّبِىَّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله استَشارَ النّاسَ لِما يُهِمُّهم إلَى الصَّلاةِ ، فَذَكَرُوا البوقَ ، فَكَرِهَهُ مِن أجلِ اليَهودِ ، ثُمَّ ذَكَرُوا النّاقوسَ ، فَكَرِهَهُ مِن أجلِ النَّصارى ، فَاُرِىَ النِّداء تِلكَ اللَّيلَةَ رَجُلٌ مِنَ الأَنصارِ يُقالُ لَهُ : عَبدُ اللّه‏ِ بنُ زَيدٍ ، وَ عُمَرُ بنُ الخَطّابِ ، فَطَرَقَ الأَنصارِىُّ رَسولَ اللّه‏ِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله لَيلاً ، فَأَمَرَ رَسولُ اللّه‏ِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آلهبِلالاً بِهِ فَأَذَّنَ . قال الزهرى : وَ زاد بلال فى نداء صلاة الغداة : الصلاة خير من النوم ، فأقرّها رسول اللّه‏ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله» .


شناخت نامه حدیث - جلد دوم
390

۱. گزارش سنن أبى داوود

عبّاد بن موسى خُتَلى و زياد بن ايّوب، براى ما حديث كردند ـ هر چند حديث عبّاد، كامل‏تر است ـ كه: حديث كرد ما را هشيم از ابو بشر. زياد گفت: خبر داد ما را ابو بشر از ابو عمير بن اَ نَس از عموهاى انصارى‏اش كه:

پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در اين انديشه بود كه چگونه مردم را براى نماز، جمع كند ؟ بعضى گفتند: در موقع فرا رسيدن نماز، پرچمى نصب كن و مردم، وقتى آن را ديدند، به يكديگر خبر مى‏دهند [كه وقت نماز شده است] ؛ امّا پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله اين پيشنهاد را نپسنديد.

عدّه‏اى گفتند: شيپور بزنيد. زياد گفت: شيپور يهود [، مقصودشان بود]. پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله اين را هم نپسنديد و فرمود: «اين، روش يهود است». نواختن ناقوس را پيشنهاد كردند. فرمود: «اين، كار نصاراست». عبد اللّه‏ بن زيد بن عبد ربّه، در حالى رفت كه دل‏مشغولىِ پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، ذهن او را نيز مشغول كرده بود. در عالم خواب، اذان به او نشان داده شد. صبح، وى نزد پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله رفت و به ايشان خبر داد و گفت: اى پيامبر خدا! من بين خواب و بيدارى بودم كه كسى نزد من آمد و اذان را به من نشان داد.

عمر بن خطّاب، پيش از او، اذان را در خواب ديده بود ؛ امّا بيست روز، آن را پنهان نگه داشت و سپس، پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله را آگاه ساخت. پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: «چرا به من خبر ندادى؟». گفت: قبل از من، عبد اللّه‏ بن زيد، خبرش را داد و من، ديگر شرم كردم. پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: «اى بلال! برخيز و ببين كه عبد اللّه‏ بن زيد، به تو چه فرمان مى‏دهد، همان كار را بكن». پس بلال، اذان گفت.

ابو بشر مى‏گويد: ابو عمير به من خبر داد كه انصار مى‏گويند كه اگر در آن روز، عبد اللّه‏ بن زيد بيمار نبود، حتما پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله او را مؤذّن قرار مى‏داد.۱

۲. گزارش سنن ابن ماجة

ابو عبيد محمّد بن عبيد بن ميمون مدنى، آورده است كه: حديث كرد ما را محمّد

1.ر . ك : ح ۸۳۳ .

  • نام منبع :
    شناخت نامه حدیث - جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری با همکاری جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1362
صفحه از 501
پرینت  ارسال به