329
شناخت نامه حدیث - جلد دوم

۱۱ / ۱۰

حديث‏سازى در نكوهش اهل بيت علیهم السلام

۷۸۹.شرح نهج البلاغة، ابن ابى الحديد ـ به نقل از ابو جعفر اِسكافى ـ: معاويه، گروهى از صحابيان و گروهى از تابعيان را به نقل اخبار ناشايست در باره على عليه‏السلام گمارد تا موجب طعن على عليه‏السلام و بيزارى جستن از وى گردد و براى آنان در اين كار، دست‏مزدى قرار داد كه موجب تشويق آنان به چنين كارهايى مى‏شد.
آنان، آنچه را موجب خشنودى معاويه مى‏گشت، ساختند. از جمله آنان [از صحابيان]: ابو هُرَيره، عمرو بن عاص و مُغَيرة بن شُعبه و از تابعيان، عُروة بن زبير بودند.
زُهْرى روايت كرده است كه عروة بن زبير، براى وى نقل كرد كه: عايشه به من گفت: من پيش پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله بودم كه عبّاس و على آمدند. پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: «اى عايشه ! اين دو بر غير ملّت من ـ يا فرمود: بر غير دين من ـ خواهند مُرد...».
عبد الرزّاق، از معمّر نقل مى‏كند كه نزد زُهْرى، دو حديث از عروه از عايشه در باره على عليه‏السلام بود كه روزى در باره آنها از او پرسيدم.
گفت: با اين دو و حديثشان، چه‏كار دارى ؟ خداوند، بهتر مى‏داند كه من، آن دو را در باره بنى هاشم، متّهم [به حديث‏سازى]مى‏كنم.
امّا حديث نخست را كه ذكر كرديم. حديث دوم را نيز عروه ادّعا مى‏كند كه عايشه برايش نقل كرده است. او مى‏گويد: نزد پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله بودم كه عبّاس و على پيش آمدند. پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله گفت: «اى عايشه ! اگر خوش دارى كه به دو مرد دوزخى بنگرى، به اين دو كه از راه مى‏رسند، بنگر». من نگريستم. عبّاس و على بن ابى طالب را ديدم.
امّا عمرو بن عاص نيز روايتى دارد كه بخارى و مسلم، آن را به طور مُسنَد و متّصلِ به وى آورده‏اند كه گفت: از پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله شنيدم كه مى‏فرمود: «خاندان ابو طالب، اولياى من نيستند. ولىّ من، تنها خدا و مؤمنان صالح‏اند».
همچنين، از ابو هُرَيره، روايتى نقل شده كه معنايش اين است كه على عليه‏السلام در زمان حيات پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله از دختر ابو جهل، خواستگارى كرده است.
اين كار على عليه‏السلام، پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله را خشمگين ساخت تا آن‏جا كه به منبر رفت و فرمود: «نه به خدا ! هرگز ! دختر ولىّ خدا و دختر دشمن خدا (ابو جهل)، در يك جا (خانه) جمع نخواهند شد. فاطمه، پاره تن من است. آنچه او را آزار دهد، مرا نيز آزار مى‏دهد. اگر على، دختر ابو جهل را مى‏خواهد، بايد نخست از دختر من جدا شود و سپس، هر چه مى‏خواهد، انجام دهد» و يا سخنى نزديك به اين مضمون.


شناخت نامه حدیث - جلد دوم
328

۱۱ / ۱۰

وَضعُ الحَديثِ في ذَمِّ أهلِ البَيتِ علیهم السلام

۷۸۹.شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد عن أبي جعفر الإسكافي: إنَّ مُعاوِيَةَ وَضَعَ قَوما مِنَ الصَّحابَةِ وقَوما مِنَ التّابِعينَ عَلى رِوايَةِ أخبارٍ قَبيحَةٍ في عَلِيٍّ عليه‏السلام، تَقتَضِي الطَّعنَ فيهِ وَالبَراءَةَ مِنهُ، وجَعَلَ لَهُم عَلى ذلِكَ جُعلاً يُرغَبُ في مِثلِهِ، فَاختَلَقوا ما أرضاهُ، مِنهُم: أبو هُرَيرَةَ، وعَمرُو بنُ العاصِ، وَالمُغيرَةُ بنُ شُعبَةَ، ومِنَ التّابِعينَ: عُروَةُ بنُ الزُّبَيرِ.
رَوَى الزُّهرِيُّ أنَّ عُروَةَ بنَ الزُّبَيرِ حَدَّثَهُ، قالَ: حَدَّثَتني عائِشَةُ قالَت: كُنتُ عِندَ رَسولِ اللّه‏ِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله إذ أقبَلَ العَبّاسُ وعَلِيٌّ، فَقالَ: «يا عائِشَةُ ! إنَّ هذَينِ يَموتانِ عَلى غَيرِ مِلَّتي ـ أو قالَ: ديني ـ». ورَوى عَبدُ الرَّزّاقِ، عَن مَعمَرٍ قالَ: كانَ عِندَ الزُّهرِيِّ حَديثانِ عَن عُروَةَ عَن عائِشَةَ في عَلِيٍّ عليه‏السلام، فَسَأَلتُهُ عَنهُما يَوما، فَقالَ: ما تَصنَعُ بِهِما وبِحَديثِهِما ! اللّه‏ُ أعلَمُ بِهِما، إنّي لَأَتَّهِمُهُما في بَني هاشِمٍ.
قالَ: فَأَمَّا الحَديثُ الأَوَّلُ فَقَد ذَكَرناهُ، وأَمَّا الحَديثُ الثّاني فَهُوَ أنَّ عُروَةَ زَعَمَ أنَّ عائِشَةَ حَدَّثَتهُ قالَت: كُنتُ عِندَ النَّبِيِّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، إذ أقبَلَ العَبّاسُ وعَلِيٌّ، فَقالَ: «يا عائِشَةُ ! إن سَرَّكِ أن تَنظُري إلى رَجُلَينِ مِن أهلِ النّارِ فَانظُري إلى هذَينِ قَد طَلَعا»، فَنَظَرتُ فَإِذَا العَبّاسُ وعَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ.
وأَمّا عَمرُو بنُ العاصِ، فَرُوِيَ عَنهُ الحَديثُ الَّذي أخرَجَهُ البُخارِيُّ ومُسلِمٌ في صَحيحَيهِما مُسنَدا مُتَّصِلاً بِعَمرِو بنِ العاصِ، قالَ: سَمِعتُ رَسولَ اللّه‏ِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله يَقولُ: «إنَّ آلَ أبي طالَبٍ لَيسوا لي بِأَولِياءَ، إنَّما وَلِيِّيَ اللّه‏ُ وصالِحُ المُؤمِنينَ».
وأَمّا أبو هُرَيرَةَ، فَرُوِيَ عَنهُ الحَديثُ الَّذي مَعناهُ أنَّ عَلِيّا عليه‏السلام خَطَبَ ابنَةَ أبي جَهلٍ في حَياةِ رَسولِ اللّه‏ِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، فَأَسخَطَهُ، فَخَطَبَ عَلَى المِنبَرِ، وقالَ: «لا هَا اللّه‏ِ ! لا تَجتَمِعُ ابنَةُ وَلِيِّ اللّه‏ِ وَابنَةُ عَدُوِّ اللّه‏ِ أبي جَهلٍ ! إنَّ فاطِمَةَ بَضعَةٌ مِنّي، يُؤذيني ما يُؤذيها ؛ فَإِن كانَ عَلِيٌّ يُريدُ ابنَةَ أبي جَهلٍ فَليُفارِقِ ابنَتي، وَليَفعَل ما يُريدُ» أو كَلاما هذا مَعناهُ.۱

1.. شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد : ج ۴ ص ۶۳ ؛ بحار الأنوار : ج ۳۰ ص ۴۰۱ ذيل ح ۱۷۳ .

  • نام منبع :
    شناخت نامه حدیث - جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری با همکاری جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1547
صفحه از 501
پرینت  ارسال به