913
گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام

۵ / ۲۹

محمّد بن اشعث بن قيس‏

محمّد بن اشعث بن قيس كِندى ، برادر تنىِ قيس بن اشعث، يكى از نقش‏آفرينان حادثه كربلا و از فرآهم آورندگان زمينه‏هاى حوادث عاشورا و جزو نويسندگان نامه به يزيد است كه خواستار اقدامات جدّى‏تر بر ضدّ نهضت امام حسين عليه السلام شدند . او فرمانده نيروهايى بود كه مسلم بن عقيل را دستگير كردند.
وى در روز عاشورا ، فضيلت امام حسين عليه السلام و منزلت انتساب ايشان را به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله ، منكر شد و از اين رو ، امام عليه السلام نفرينش نمود كه با ذلّت بميرد . طبق برخى گزارش‏ها ، در پى نفرين امام عليه السلام، همان روز ، عقربى سياه ، او را نيش زد و با خوارىِ تمام ، مُرد.
امّا روايت‏هايى كه شهرت بيشترى دارند، مى‏گويند كه مرگ وى ، در دوران مختار بوده است . او از كوفه گريخت و در بصره به مُصعَب پيوست و در نبرد مختار و مُصعَب، به دست مختار ، كشته شد.

۷۵۲.الكافى - به نقل از على بن يَقطين، از كسى كه نام برده، از امام صادق عليه السلام - : اشعث بن قيس ، در [ريختن ]خون امير مؤمنان عليه السلام مشاركت داشت و دخترش جَعده، حسن عليه السلام را مسموم كرد و پسرش محمّد، در ريختن خون حسين عليه السلام شركت داشت.۱

۷۵۳.الأمالى ، صدوق - به نقل از عبد اللَّه بن منصور، از امام صادق، از پدرش، از جدّش امام زين العابدين عليهم السلام - : مرد ديگرى از لشكر عمر بن سعد به نام محمّد بن اشعث بن قيس كِندى، بيرون آمد و گفت: اى حسين ، پسر فاطمه ! براى تو چه حرمتى از طرف پيامبر خدا هست كه براى ديگران نيست؟
حسين عليه السلام اين آيه را خواند : «خداوند ، آدم و نوح و خاندان ابراهيم و خاندان عِمران را

1.إنَّ الأَشعَثَ بنَ قَيسٍ شَرِكَ في دَمِ أميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام ، وَابنَتُهُ جَعدَةُ سَمَّتِ الحَسَنَ عليه السلام ، ومُحَمَّدٌ ابنُهُ شَرِكَ في دَمِ الحُسَينِ عليه السلام ۷۵۵ (الكافى : ج ۸ ص ۱۶۷ ح ۱۸۷ ، بحار الأنوار : ج ۴۴ ص ۱۴۲ ح ۸) .


گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام
912

همانند پدرش ، نفاق و چندچهرگى داشت و از جمله كسانى بود كه در آغاز قيام امام حسين عليه السلام به ايشان نامه نوشتند و به امام عليه السلام وعده يارى دادند ؛ امّا به محض ورود ابن زياد به عراق، وى به ابن زياد پيوست و فرماندهى قبيله كِنده و بخشى از قبيله ربيعه را بر عهده گرفت . او به خاطر همدستى‏اش در غارت خيمه‏ها پس از جنگ و نيز غارت قَطيفه (رواَندازِ) امام عليه السلام، به «قيسِ قَطيفه» مشهور شد. او از جمله كسانى بود كه سرهاى مبارك شهيدان كربلا را براى ابن زياد بردند.
او در جريان قيام مختار، به يكى از فرماندهان بزرگ مختار ، يعنى عبد اللَّه بن كامل ، پناهنده شد ؛ امّا مختار ، ابو عَمره را به مخفيگاهش فرستاد و او را كشت.

۵ / ۲۸

مالك بن نُسَير

مالك بن نُسَير بَدّى كِندى، از مهاجمانى است كه بر امام حسين عليه السلام يورش آورد و با شمشير بر سر مبارك امام عليه السلام ضربت زد . امام عليه السلام نيز او را نفرين نمود و او بر اثر آن ، به فقر شديد دچار شد . بنا بر برخى گزارش‏هاى تاريخى، دستانش فلج شد و عقلش كم و كاستى پيدا كرد.
وى در جريان قيام مختار، دستگير شد و مختار ، دستور داد كه دست‏ها و پاهايش را قطع كنند و رها گردد تا بميرد.

۷۵۱.تاريخ الطبرى - به نقل از مالك بن اَعيَن جُهَنى - : مختار، به بَدّى (مالك بن نُسَير) گفت: تو بُرنُس ايشان را برداشتى؟
عبد اللَّه بن كامل به مختار گفت: آرى . اين، همان است.
مختار گفت: دست‏ها و پاهاى اين مرد را قطع كرده ، رهايش كنيد تا به خونش بغلتد و بميرد.
اين كار با او شد و رها گرديد و چندان خون از او رفت تا مُرد.۱

1.قالَ المُختارُ لِلبَدِّيِّ [مالِكِ بنِ النُسَيرِ] : أنتَ صاحِبُ بُرنُسِهِ ؟ فَقالَ لَهُ عَبدُ اللَّهِ بنُ كامِلٍ : نَعَم ، هُوَ هُوَ . فَقالَ المُختارُ : اِقطَعوا يَدَي هذا ورِجلَيهِ ، ودَعُوهُ ، فَليَضطَرِب حَتّى‏ يَموتَ . فَفُعِلَ ذلِكَ بِهِ وتُرِكَ ، فَلَم يَزَل يَنزِفُ الدَّمَ حَتّى‏ ماتَ ۷۵۴ (تاريخ الطبرى : ج ۶ ص ۵۸؛ الأمالى، طوسى: ص ۲۴۴ ح ۴۲۴) .

  • نام منبع :
    گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدى رى‏ شهرى، تلخیص: مرتضی خوش‌نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 41750
صفحه از 1088
پرینت  ارسال به