ابن عمر گفت: اين را ببنيد كه از خون پشه مىپرسد، در حالى كه اينان ، پسر پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله را كشتند. من از پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله شنيدم كه مىفرمود: «حسن و حسين، دو دسته گل من از دنيايند» .۱
۱ / ۱۰
عبد اللَّه بن عمرو بن عاص۲
۶۹۴.سير أعلام النبلاء - به نقل از ابن خَيثَم - : عبيد بن سعيد گفت كه با عبد اللَّه بن عمرو ، وارد مسجد الحرام شدند . هنگامى كه سپاه حُصَين بن نُمَير باز مىگشت ، كعبه در حال سوختن و سنگهاى كعبه در حال فرو ريختن بود . عبد اللَّه ايستاد و گريست، تا جايى كه ديدم اشكهايش بر گونههايش جارى مىشود.
سپس گفت: هان - اى مردم - به خدا سوگند، اگر ابو هُرَيره به شما خبر مىداد كه شما كُشندگان پسر پيامبرتان و سوزانندگان خانه پروردگارتان هستيد، مىگفتيد: «كسى دروغگوتر از ابو هُرَيره وجود ندارد» ؛ ولى شما چنين كرديد . پس در انتظار عذاب خدا باشيد. بر شما جامه تفرقه خواهد پوشانْد و عذاب برخى از شما را به برخى ديگر خواهد چشانْد.۳
1.إنَّ رَجُلاً مِن أهلِ العِراقِ سَأَلَ ابنَ عُمَرَ عَن دَمِ البَعوضِ يُصيبُ الثَّوبَ ، فَقالَ ابنُ عُمَرَ : اُنظُروا إلى هذا يَسأَلُ عَن دَمِ البَعوضِ وقَد قَتَلُوا ابنَ رَسولِ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله !
وسَمِعتُ رَسولَ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله يَقولُ : إنَّ الحَسَنَ وَالحُسَينَ هُما رَيحانَتايَ مِنَ الدُّنيا ۶۹۶ (سنن الترمذى : ج ۵ ص ۶۵۷ ح ۳۷۷۰ ، تهذيب الكمال : ج ۶ ص ۴۰۰) .
2.ابو محمّد عبد اللَّه بن عمرو عاص قريشى سَهْمى، از ياران پيامبر صلى اللَّه عليه و آله بود و پيش از پدرش مسلمان شد و ميان او و پدرش، يازده سال فاصله بود. وى در جنگ صفّين ، همراه پدرش شركت داشت و جنگيد و بعدها پشيمان شد. معاويه ، وى را به مدّت كوتاهى، حكمران بصره كرد و او را وا داشت كه جواب نامه حسين عليه السلام را به گونهاى بنگارد كه او را كوچك كند. وى از بيعت با يزيد، خوددارى كرد و براى عبادت، در عَسقَلان، گوشهنشينى اختيار كرد و در آخر عمرش، نابينا شد. در محل و زمان مرگش اختلاف است .
3.أنَّهُ دَخَلَ مَعَ عَبدِ اللَّهِ بنِ عَمروٍ المَسجِدَ الحَرامَ ، وَالكَعبَةُ مُحتَرِقَةٌ حينَ أدبَرَ جَيشُ حُصَينِ بنِ نُمَيرٍ ، وَالكَعبَةُ تَتَناثَرُ حِجارَتُها ، فَوَقَفَ وبَكى ، حَتّى أنّي لَأَنظُرُ إلى دُموعِهِ تَسيلُ عَلى وَجنَتَيهِ .
فَقالَ : أيُّهَا النّاسُ ! وَاللَّهِ ، لَو أنَّ أبا هُرَيرَةَ أخبَرَكُم أنَّكُم قاتِلوُ ابنِ نَبِيِّكُم ، ومُحرِقو بَيتِ رَبِّكُم ، لَقُلتُم : ما أحَدٌ أكذَبُ مِن أبي هُرَيرَةَ ، فَقَد فَعَلتُم ، فَانتَظِروا نَقِمَةَ اللَّهِ ، فَلَيُلبِسَنَّكُم شِيَعاً ، ويُذيقُ بَعضَكُم بَأسَ بَعضٍ ۶۹۷ (سير أعلام النبلاء : ج ۳ ص ۹۴) .