دو . موقعيت جغرافيايى
كوفه ، در گذشته ، در قلب بلاد اسلامى قرار داشت و نزديكترين نقطه براى مديريت قلمرو مسلمانان ، بويژه براى نقاطى بود كه در عصر خليفه دوم ، به قلمرو حكومت اسلامى افزوده شد .
در دوران زمامدارى امام على عليه السلام ، مقرّ خلافت از مدينه به كوفه منتقل شد كه بىترديد ، افزون بر موقعيت اقتصادى ، يكى از دلايل آن ، دسترسى آسان از اين شهر به بلاد مختلف اسلامى ، خصوصاً هنگام نياز به اعزام نيرو براى جنگ با معاويه بود .
بنا بر اين ، كوفه از نظر جغرافيايى نيز مناسبترين مكان براى اقدام بر ضدّ حكومت يزيد بود .
سه . موقعيت فرهنگى
كوفه ، افزون بر موقعيت سياسى ، نظامى و جغرافيايى آن ، مهمترين پايگاه فرهنگى جهان اسلام نيز بوده است . سياست خليفه دوم ، اين بود كه در كوفه ، سربازانى آشنا با قرآن وناآشنا با سنّت ، پديد آورد . لذا نقلِ حديث را در كوفه ممنوع كرد و بر اين اساس ، قاريان كوفه ، غالباً مسلمانان تكْبُعدى وناآشنا به سنّت بودند ؛ امّا پس از به خلافت رسيدن امام على عليه السلام ، سياستهاى اصولى فرهنگى ايشان در دوران حكومت ، از يك سو ، و حضور ياران بزرگ پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله كه همراه امام على عليه السلام به كوفه آمده بودند ، از سوى ديگر ، نقش مؤثّرى در رشد فرهنگى مردم كوفه داشت .
بر اين اساس ، هنگام قيام امام حسين عليه السلام - كه حدود ۲۵ سال از آغاز حكومت امام على عليه السلام مىگذشت - ، بىترديد ، مردم كوفه ، به طور نسبى از بالاترين سطوح فرهنگى در ميان جوامع اسلامى برخوردار بودند . از اين رو ، زمينه اصلاحطلبى و قيام عليه ظلم و جور بنى اميّه ، در اين شهر بيش از هر جاى ديگرى فراهم بود . شورشهاى مكرّر آنها بر ضدّ حكومتهاى وقت پس از قيام امام حسين عليه السلام ، گواه اين مدّعاست .