گواهى مىدهم كه تو بر همان روشى رفتى كه برادرت يحيى بن زكريّا رفت .
آن گاه جابر ، ديده خود را گِرد قبر چرخاند و گفت : سلام بر شما ، اى روحهايى كه گرداگردِ حسين ، فرود آمده ، همراهش شديد ! گواهى مىدهم كه نماز را به پا داشتيد و زكات داديد و به نيكى فرمان داديد و از زشتى ، باز داشتيد و با مُلحدان جنگيديد و خدا را پرستيديد تا به شهادت رسيديد . سوگند به آن كه محمّد را به حق برانگيخت ، در آنچه به آن در آمديد ، با شما شريك هستيم .
به جابر گفتم : اى جابر ! چگونه [با آنان شريك باشيم] ، با آن كه ما نه به درّهاى فرود آمديم و نه از كوهى بالا رفتيم و نه شمشيرى زديم ، در حالى كه اينان ، سرهايشان از پيكر، جدا شد و فرزندانشان يتيم و زنانشان بيوه شدند ؟ !
جابر گفت : اى عطيّه ! شنيدم كه حبيبم پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله مىفرمايد : «هر كس گروهى را دوست داشته باشد ، با آنان محشور مىشود ، و هر كس كارِ كسانى را دوست داشته باشد ، در كارشان شريك مىشود» ، و سوگند به آن كه محمّد را به حق به پيامبرى بر انگيخت ، نيّت من و همراهانم ، همان است كه حسين عليه السلام و يارانش بر آن رفتهاند . مرا به سوى خانههاى كوفه ببر .۱