۸ / ۲
پشيمانى يزيد
۶۶۳.تاريخ الطبرى - به نقل از يونس بن حبيب جَرمى - : هنگامى كه عبيد اللَّه بن زياد ، حسين بن على عليه السلام و پسران پدرش را كُشت ، سرهاى آنان را براى يزيد بن معاويه فرستاد . يزيد ، در ابتدا از كشتن آنان شادمان شد و جايگاه و منزلت عبيد اللَّه بن زياد در نزد او بالا رفت ؛ ولى طولى نكشيد كه بر كشتن حسين عليه السلام پشيمان شد و مىگفت : چه مىشد اگر به خاطر پاسداشت احترام پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله و رعايت حقّ او و خويشاوندى حسين با او ، آزار حسين را تحمّل مىكردم و او را با خود در خانهام ، جاى مىدادم و حرف او را در آنچه مىخواست ، قبول مىكردم ، حتّى اگر اين كار ، ننگ و سستىاى براى من به شمار مىآمد؟! خداوند ، ابن مرجانه را لعنت كند كه او ، حسين را بيرون راند و ناگزيرش كرد . . . و او را كُشت و با كُشتن او ، مرا منفور مسلمانان كرد و تخمِ دشمنى با من را در دلهاى آنان كاشت و نيك و بدِ مردم ، كشته شدنِ حسين را به امر من ، بزرگ مىشمُرَند و از من ، نفرت دارند . مرا با ابن مَرجانه ، چه كار ؟! خدا او را لعنت كند و بر او خشم گيرد !۱
۶۶۴.الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) : يزيد گفت : به خدا سوگند ، اگر ميان ابن زياد و حسين ، خويشاوندى بود ، به چنين كارى دست نمىزد ؛ امّا ميان او و حسين را سميّه جدايى انداخت .۲
1.لَمّا قَتَلَ عُبَيدُ اللَّهِ بنُ زِيادٍ الحُسَينَ بنَ عَلِيٍّ عليه السلام وبَني أبيهِ ، بَعَثَ بِرُؤوسِهِم إلى يَزيدَ بنِ مُعاوِيَةَ ، فَسُرَّ بِقَتلِهِم أوَّلاً وحَسُنَت بِذلِكَ مَنزِلَةُ عُبَيدِ اللَّهِ عِندَهُ ، ثُمَّ لَم يَلبَث إلّا قَليلاً حَتّى نَدِمَ عَلى قَتلِ الحُسَينِ عليه السلام ، فَكانَ يَقولُ : وما كانَ عَلَيَّ لَوِ احتَمَلتُ الأَذى وأنزَلتُهُ مَعي في داري وحَكَّمتُهُ فيما يُريدُ ، وإن كانَ عَلَيَّ في ذلِكَ وَكَفٌ ووَهنٌ في سُلطاني ، حِفظاً لِرَسولِ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله ورِعايَةً لِحَقِّهِ وقَرابَتِهِ !
لَعَنَ اللَّهُ ابنَ مَرجانَةَ فَإِنَّهُ أخرَجَهُ وَاضطَرَّهُ ... وقَتَلَهُ ، فَبَغَّضَني بِقَتلِهِ إلَى المُسلِمينَ ، وزَرَعَ لي في قُلوبِهِمُ العَداوَةَ ، فَبَغَضَنِي البَرُّ وَالفاجِرُ بِمَا استَعظَمَ النّاسُ مِن قَتلي حُسَيناً ، ما لي ولِابنِ مَرجانَةَ! لَعَنَهُ اللَّهُ وغَضِبَ عَلَيهِ ۶۶۶ (تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۵۰۶ ، تاريخ دمشق : ج ۱۰ ص ۹۴) .
2.سميّه ، مادر بدكاره زياد بود و او را از طريق زِنا به دنيا آورده بود . مراد ، اين است كه ابن زياد ، از نسل زياد است و از طريق طبيعى ، نَسَبش به قريش نمىرسد .