پوست و گوشت و خون و استخوان و مغز استخوانم ، به آن ، گواهى مىدهد» .
هنگامى كه مؤذّن گفت : «أشهد أنّ محمّداً رسول اللَّه» ، على [بن الحسين] عليه السلام از بالاى منبر به سوى يزيد ، رو كرد و فرمود : «اى يزيد! اين محمّد ، جدّ من است يا تو؟ اگر ادّعا كنى كه جدّ توست ، دروغ گفتهاى ، و اگر بگويى جدّ من است ، پس چرا خاندانش را كُشتى؟!» .
راوى گفت : مؤذّن ، اذان و اقامه را به پايان برد و يزيد ، جلو رفت و نماز ظهر را خواند .۱