795
گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام

و چگونه اين را نگويى ، در حالى كه با ريختن خون فرزندان محمّد صلى اللَّه عليه و آله و ستارگان زمين از خاندان عبد المطّلب ، زخم را شكافتى و آن را از بيخ و بُن در آوردى؟!
پدرانت را ندا مى‏دهى و مى‏پندارى كه آنان را صدا مى‏زنى ! به زودى ، تو هم به جايگاه آنان در خواهى آمد و آن گاه ، دوست خواهى داشت كه اِفليج و گُنگ بودى تا آنچه را گفته‏اى ، نمى‏گفتى و آنچه را كرده‏اى ، نمى‏كردى .
خدايا ! حقّ ما را بستان و از آن كه بر ما ستم كرد ، انتقام بگير و خشمت را بر كسى كه خون‏هاى ما را ريخت و حاميان ما را كشت ، فرود آر .
به خدا سوگند ، جز پوست خود را نبريدى و جز گوشت خود را نشكافتى و بر پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله با بر دوش كشيدن خون‏هايى كه از فرزندانش ريخته‏اى و حرمتى كه از خاندان و خويشانش هتك كرده‏اى ، وارد مى‏شوى ، در آن جا كه خدا ، پراكندگى‏شان را گِرد مى‏آورد و پريشانى‏شان را سامان مى‏دهد و حقّشان را مى‏گيرد «و مپنداريد كسانى كه در راه خدا كشته شده‏اند ، مُرده هستند ؛ بلكه زنده‏اند و نزد خدايشان روزى مى‏خورند»۱ .
تو را داورى خدا ، طرفِ دعوا بودن محمّد صلى اللَّه عليه و آله و پشتيبانى جبرئيل ، بس است و آن كه [جنايت را ]براى تو آراست و تو را بر گردن مسلمانان سوار كرد ، به زودى خواهد دانست كه ستمكاران ، چه بد جاى‏گزينى بر گرفته‏اند و كدام يك از شما جايگاهى بدتر و سپاهى ناتوان‏تر دارد .
اگرچه پيشامدها مرا به سخن گفتن با تو وا داشته است ، امّا من منزلتت را كوچك مى‏بينم و سرزنش كردن تو را كسرِ شأن خود مى‏دانم ؛ امّا چشم‏ها اشكبارند و سينه‏ها سوزان .
هان ! شگفت و بس شگفت كه نجيب‏زادگان حزب خدا ، به دست آزادشدگانِ حزب شيطان ، كشته مى‏شوند ! از اين دست‏ها ، خون ما مى‏چكد و دهانشان از [ديدن‏]

1.سوره آل عمران : آيه ۱۶۹ .


گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام
794

اين ، از بزرگىِ ارزش تو نزد اوست؟! پس ، آن گاه كه ديدى دنيا به كام توست و كارها به خواست تو مى‏چرخد و امور ، مرتّب‏اند و فرمان‏راويى و حكومتى كه از آنِ ماست ، به تو رسيده است ، به دَماغت باد انداختى و از سرِ شادى و سَرمستى ، سر به اين سو و آن سو چرخاندى ؟!
اندكى بِايست و مهلت بده ! آيا سخن خداى متعال را از ياد برده‏اى كه فرمود : «و كافران نپندارند كه مهلت ما به آنان ، برايشان نيكوست . ما به آنها تنها براى آن ، مهلت مى‏دهيم كه بر گناهان خود بيفزايند و آنان ، عذابى خوار كننده دارند»۱ .
اى فرزند آزادشدگان [مكّه‏] ! آيا اين ، عدالت است كه كنيزان و زنانت را در پرده مى‏دارى و دختران پيامبر خدا عليه السلام را به اسارت مى‏كشى و پرده‏شان را مى‏درى و سيمايشان را آشكار مى‏كنى و دشمنان ، آنان را از اين شهر به آن شهر مى‏برند و اهل هر منزل و آبادى ، به تماشاى آنان مى‏آيند و دور و نزديك و شريف و پست ، صورت‏هاى آنان را مى‏بينند ، در حالى كه نه سرپرستى از مردانشان ، با آنان است و نه حمايتگرى از حاميان آنها؟
و چگونه مواظبت كسى اميد برده شود كه دهانش جگر پاكان را [در جنگ اُحُد ، گاز زد و] بيرون انداخت و گوشتش از خون شهيدان ، روييده است ؟!
و چگونه كسى سايه خود را بر ما اهل بيت اندازد ، درحالى كه با نفرت و دشمنى و حقد و كينه به ما مى‏نگرد؟!
سپس بى آن كه احساس گناه كنى و يا اين سخن را بزرگ بشمارى ، مى‏گويى :


[پدرانم‏] هلهله مى‏كردند و فرياد شادى بر مى‏كشيدندو مى‏گفتند : اى يزيد ! سربلند و برقرار باشى !
در حالى كه بر دندان‏هاى پيشِ ابا عبد اللَّه ، سَرور جوانان بهشت ، خم مى‏شوى و با سرِ چوب‏دستى‏ات بر آنها مى‏زنى .

1.سوره آل عمران : آيه ۱۷۸ .

  • نام منبع :
    گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدى رى‏ شهرى، تلخیص: مرتضی خوش‌نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 41488
صفحه از 1088
پرینت  ارسال به