۶۳۱.قرب الإسناد - به نقل از عبد اللَّه بن ميمون ، از امام صادق عليه السلام ، از پدرش امام باقر عليه السلام - : هنگامى كه خاندان حسين عليه السلام را بر يزيد وارد كردند ، روز بود و صورتهاى آنان باز بود . شاميان جفاكار گفتند : ما اسيرانى نيكوتر از اينها نديدهايم . شما كيستيد؟!
سكينه دختر حسين عليه السلام گفت : ما اسيران خاندان محمّديم .۱
۶۳۲.مقتل الحسين عليه السلام ، خوارزمى - به نقل از زيد ، از پدرش امام زين العابدين عليه السلام - : سهل بن سعد۲ گفت : به سوى بيت المقدّس ، روانه شدم و به [شهرهاى] شام رفتم . در شهرى پُر آب و درخت ديدم كه پارچه و پرده و ديبا آويختهاند و شاد و خوشحال اند و زنانى هم پيش آنان ، دف و طبل مىزنند . با خود گفتم : شايد شاميان ، عيدى دارند كه آن را نمىشناسيم . ديدم مردمى سخن مىگويند . گفتم : اى مردم ! آيا شما در شام ، عيدى داريد كه ما آن را نمىشناسيم؟!
1.لَمّا قُدِمَ عَلى يَزيدَ بِذَرارِيِّ الحُسَينِ ، اُدخِلَ بِهِنَّ نَهاراً مَكشوفاتٍ وُجوهُهُنَّ ، فَقالَ أهلُ الشَّامِ الجُفاةُ : ما رَأَينا سَبياً أحسَنَ مِن هؤُلاءِ ، فَمَن أنتُم ؟
فَقالَت سُكَينَةُ بِنتُ الحُسَينِ : نَحنُ سَبايا آلِ مُحَمَّدٍ ۶۳۴ (قرب الإسناد : ص ۲۶ ح ۸۸، الأمالى، صدوق: ص ۲۳۰ ح ۲۴۲) .
2.ابو العبّاس سهل بن سعد بن مالك بن خالد بن ثعلبة بن حارثه انصارى ساعدى مدنى - كه كنيه او را ابو يحيى نيز گفتهاند - ، از صحابه پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله و امير مؤمنان عليه السلام است . نام وى ، حزن بود ؛ ولى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله آن را تغيير داد . او از هفده نفرى است كه واقعه غدير را براى امام على عليه السلام گواهى دادند . امام حسين عليه السلام نيز او را در سخنرانىاش در عاشورا ، براى اين حديث پيامبر صلى اللَّه عليه و آله : «حسن و حسين ، دو سَرور جوانان اهل بهشت اند» ، به گواهى گرفت .
سهل تا زمان حَجّاج، عمر كرد و در سال ۷۴ ق ، گرفتار [مجازات] حَجّاج شد . وى از جمله كسانى است كه حَجّاج به گردنشان، مُهر زد تا خوار شوند و مردم از آنان ، حرفشنوى نداشته باشند . وى به سال ۸۸ ق ، در ۹۶ يا ۹۱ يا صد سالگى در گذشت . گفته مىشود كه او آخرين صحابهاى است كه در مدينه از دنيا رفت .