به انجام مىرسيده و به چرخاندن گروهى اندك (در حدّ يك خاندان كوچك و متشكّل از چند زن و كودك) ، نيازى نبوده است ؛ زيرا اين كار ، اگر نشانه ضعف حكومت نباشد ، نشانه قدرت آن هم شمرده نمىشود ، بويژه كه دستگاه حاكم ، شجاعت و سخنورىِ امام زين العابدين عليه السلام و زينب كبرا عليها السلام و ديگر اسيران را در كوفه ، شاهد بوده است . از اين رو ، سياست ، اقتضا داشته كه اسيران را از بيراهه ببرند و در شهرها نچرخانند .
۴ . بر اساس آنچه گفته شد ، تنها نكتهاى كه مىتواند حركت كاروان اسيران از راه سلطانى و يا راه كناره فرات را بر راه باديه ترجيح دهد ، دسترس داشتن به آب رودخانه است كه اين نيز با توجّه به كوچك بودن كاروان و امكان حمل آب با شتر ، چندان وجه استوارى نيست . مؤيّد اين نكته ، عدم ذكر جزئيّات سفر و نبودن گزارشى در باره رسيدن كاروان به شهرها و يا دست كم ، يكى دو شهر مهمّ سرِ راه است ، كه خود ، نشان از پيمودن مسير بيابانى و يا حتّى بيراهه است .
۵ . برخى شواهد كه مىتوانند موجب ترجيح راه باديه بر دو راه ديگر گردند ، عبارتاند از :
يك . راه كناره فرات و راه سلطانى ، هر دو ، داراى شهرهاى بسيارى بودهاند و اگر اين راهها ، مسير حركت اسيران مىبود ، بايستى نقلهايى از مواجهه مردم اين شهرها با كاروانيان يا مشاهده شدن آنان در آن شهرها ، در منابع معتبر مىآمد - چنان كه در كربلا و كوفه و شام ، چنين گزارشهايى وجود دارد - ، در حالى كه در اين باره ، هيچ نقلى نيامده است . بنا بر اين ، به نظر مىرسد كه مسير حركت اسيران ، از جايى بوده كه كمترين حضور مردمى را داشته كه همان مسير باديه است .
دو . اعتراضهايى كه از لحظه شهادت امام حسين عليه السلام عليه حكومت اُمَوى ، حتّى به وسيله برخى طرفداران حكومت و خانواده جنايتكاران ، انجام يافت و بازتابى كه واقعه عاشورا در كوفه به وجود آورد ، قاعدتاً حكومت را از اين كه اسيران و سر مطهّر امام عليه السلام را از مسير شهرها و آبادىهاى پُرجمعيتْ عبور دهند ، باز مىداشت . متن كامل