شهادت خويش آگاه بود ؛ ولى شهادت را مقصد مىدانست ، نه مقصود»، هدفمندى حادثه عاشورا را در دو لايه ، توضيح مىدهيم .
لايه اوّل
در اين لايه ، مسئله هدف از حادثه عاشورا از نگاه امام حسين عليه السلام و بر اساس مبانى كلّى امامت ، تحليل مىشود .
امام حسين عليه السلام ، در سخنان ، خطابهها و نامههاى خود ، براى رفتار خويش ، اهدافى را بيان مىدارد. برخى از اين اهداف ، در مرحله امتناع از بيعت با يزيد ، بازگو مىشود و برخى ، در مرحله حركت از مدينه به سمت مكّه و برخى ، در مرحله حركت از مكّه به سوى كوفه .
به سخن ديگر ، امام حسين عليه السلام در سخنان و نامههاى نسبتاً فراوانش ، براى امتناع از بيعت با يزيد، علل و اهدافى و براى حركت خود از مدينه به مكّه و از آن جا به سمت كوفه ، علل و اهداف ديگرى مطرح مىسازد.
در بخش نخست ، امام حسين عليه السلام ، فسق يزيد و استحقاق بيشتر خود براى حكومت را مطرح مىكند. امام عليه السلام ، خطاب به فرماندار مدينه مىفرمايد :
أيُّهَا الأَميرُ ! إنّا أهلُ بَيتِ النُّبُوَّةِ ، وَ مَعدِنُ الرِّسالَةِ ، وَ مُختَلَفُ المَلائِكَةِ ، وَ مَحَلُّ الرَّحمَةِ ، وَ بِنا فَتَحَ اللَّهُ وَبِنا خَتَمَ ، وَ يَزيدُ رَجُلٌ فاسِقٌ شارِبُ خَمرٍ ، قاتِلُ النَّفسِ المُحَرَّمَةِ ، مُعلِنٌ بِالفِسقِ ، مِثلى لا يُبايِعُ لِمِثلِهِ ، وَ لكِن نُصبِحُ وَ تُصبِحونَ ، وَ تَنتَظِرُ وَ تَنتظرُونَ ، أيُّنا أحَقُّ بِالخِلافَةِ وَ البَيعَةِ ۱ .
اى امير! ما خاندان نبوّت ، و معدن رسالت ، و محلّ آمد و شدِ فرشتگان ، و جايگاه رحمت هستيم . خداوند ، امور را با ما مىگشايد و با ما مىبندد ؛ و يزيد ، مردى فاسق ، بادهگسار ، آدمكُش و اهل فسق و فجورِ آشكار است . همانند منى ، با كسى همانند او ، بيعت نمىكند ؛ ولى ما و شما ، صبح مىكنيم و منتظر مىمانيم ، تا معلوم