گفتنى است در عصر حاضر ، تنها كسى كه نظريّه تشكيل حكومت را پرورد و كوشيد تا آن را مستدل كند، آقاى صالحى نجفآبادى بود . وى بر آن است كه امام عليه السلام از همان آغاز ، هدفِ از پيش تعيين شدهاى نداشت ؛ بلكه به اقتضاى شرايط، تصميم مىگرفت و هدفى را تعقيب مىكرد. به نظر او ، قيام امام حسين عليه السلام ، چهار مرحله داشته و ايشان در هر مرحلهاى، هدفى را تعقيب مىكرده است .
يادآورى مىشود كه نظر رايج اهل سنّت در تحليل حادثه عاشورا نيز تشكيل حكومت به وسيله امام عليه السلام است . ابن كثير ، عنوان يك بحث از كتابش را به همين نكته ، اختصاص داده است: «حكايت حسين بن على عليه السلام و علّت هجرتش با خانواده ، از مكّه به عراق، براى به دست آوردن حكومت» .۱
روشن است كه صراحت اهل سنّت در تبيين هدف امام حسين عليه السلام و عدم اختلاف آنان در اين زمينه، از آن روست كه تنها نگاهى تاريخى به اين مسئله دارند و بحثهاى كلامى را در آن ، دخالت نمىدهند.
۳. نظريه حفظ جان
يكى از نويسندگان معاصر، هدف امام حسين عليه السلام را چنين تشريح مىكند:
بيرون آمدن امام حسين عليه السلام از مدينه به مكّه و از مكّه به طرف عراق ، براى حفظِ جان بوده ، نه خروج و قيام ، و نه جنگ با دشمن ، و نه تشكيل حكومت ۲ .
۴. نظريه جمع
چنان كه گذشت ، نظريه جمع، در صدد سازگارى دادن ميان نظريه «شهادتطلبى» و نظريه «تشكيل حكومت» است ؛ زيرا احاديث فراوانى از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و ائمّه عليهم السلام ، نقل شده كه بر شهادتطلبى ، دلالت دارند و سخنان ، خطابهها و نامههاى امام حسين عليه السلام