خوشا زمينى كه جسد شريف تو را در خود خواهد داشت! دنيا پس از تو ، تاريك و آخرت با نور تو روشن است . اندوهم هميشگى است و شبهايم به بيدارى خواهد گذشت تا خداوند ، خانهاى را كه تو در آن مقيم شدهاى ، نصيبم كند . از من بر تو سلام - اى پسر پيامبر خدا - و رحمت و بركاتش بر تو باد!
آن گاه بر قبر ، خشت چيد و خاك ريخت و سپس دستش را روى قبر گذاشت و با انگشتانش بر آن نگاشت و نوشت :
هذا قَبرُ حُسَينِ بنِ عَلىّ بنِ أبى طالِبٍالَّذى قَتَلُوهُ عَطشاناً غَريباً .
اين ، قبر حسين بن على بن ابى طالب است كه او را غريبانه و تشنه كشتند .
پس از آن ، با راهنمايى او ، عبّاس عليه السلام را دفن كردند . در پايان ، بنى اسد ، به مرد عرب گفتند : اى برادر عرب ! به حقّ اين جنازهاى كه به تنهايى به خاك سپردى و كسى از ما را شريك خود نساختى ، بگو تو كه هستى .
وى گريه شديدى كرد و فرمود :
أنا إمامُكم عَلِىُّ بنُ الحُسَينِ .
من ، امام شما على بن الحسين هستم .
آنان به ايشان گفتند : تو على [بن الحسين] هستى ؟
فرمود : «آرى» و سپس از ديدگانشان ناپديد شد .۱
ليكن بايد توجّه داشت ، همان طور كه در مبحث كتابشناسى تاريخ عاشورا در پيشگفتار دانشنامه امام حسين عليه السلام كه كتاب حاضر گزيده آن است به تفصيل توضيح دادهايم ، كتاب الدمعة الساكبة و ساير منابعى كه اين گزارش را نقل كردهاند ، قابل اعتماد نيستند .