۳ / ۴
پيكر امام عليه السلام در گذر زمان دگرگون نشد
۵۴۵.الأمالى، طوسى : ابراهيم ديزج مىگويد : متوكّل ، مرا براى تغيير قبر حسين عليه السلام فرستاد و نامهاى را خطاب به جعفر بن محمّد بن عمّار قاضى ، با من همراه كرد كه در آن ، نوشته بود : «تو را از روانه كردن ابراهيم ديزج به كربلا براى نبش قبر حسين ، آگاه مىكنم و چون نامهام را خواندى ، به كار ، سركشى كن» .
جعفر بن محمّد بن عمّار ، نامه را به من نشان داد . من فرمان او را به انجام رساندم و نزد او آمدم . به من گفت : چه كردى؟
گفتم : آنچه را فرمان داده بودى ، انجام دادم ؛ امّا چيزى نديدم و چيزى نيافتم .
او به من گفت : آيا خوب گود كردى [و تا تهِ قبر رفتى] ؟
گفتم : چنين كردم و چيزى نديدم .
او به خليفه نوشت : «ابراهيم ديزج ، نبش قبر كرده و چيزى نيافته است . به او فرمان دادهام و او قبر را به آب بسته و با گاو ، شيار كرده است» .
ابو على عمّارى مىگويد : ابراهيم ديزج برايم گفت و من هم از ماجرا پرسيدم . او به من گفت : من فقط با غلامان ويژهام رفتم و نبش قبر كردم . بوريايى نو يافتم كه پيكر حسين بن على بر آن قرار داشت و بوى مُشك از آن مىآمد . بوريا را - كه پيكر حسين عليه السلام بر آن بود - به همان حال ، رها كردم و فرمان دادم خاك بر روى آن بريزند و آب را بر آن گشودم و فرمان دادم با گاو ، آن جا را شيار كنند و شخم بزنند ؛ امّا گاو بر آن جا گام مىنهاد و چون به جايگاه مىرسيد ، از آن جا باز مىگشت .