۱ / ۴
آتش زدن خيمهها
۴۹۳.الملهوف : دخترى از سوى خيمههاى حسين عليه السلام آمد و مردى به او گفت : اى بنده خدا ! سَرورت كشته شد .
دخترك گفت : صيحهزنان ، به سوى بانوانم دويدم و آنان نيز رو به رويم ايستادند و فرياد كشيدند ... .
راوى مىگويد : آن گاه ، زنان را از خيمهها بيرون راندند و خيمهها را آتش زدند . زنان ، سر و پا برهنه و غارتْ شده و گريان ، بيرون دويدند و همچون اسيرانِ در بند ، راه سپردند .۱
۴۹۴.مثير الأحزان : دخترانِ سَرور پيامبران و نور چشم زهرا ، سرْبرهنه، نوحهخوان و نالهزنان ، بيرون آمدند . آنان بر جوانان و پيرانِ از دست رفته ، گريه و زارى مىكردند و از خيمههاى در حالِ سوختن ، مىگريختند .۲
۱ / ۵
شادى يزيد و اُمويان
۴۹۵.تاريخ الطبرى - به نقل از عمّار دهنى ، از امام باقر عليه السلام ، در باره روانه كردن اهل بيت به سوى شام به دستور عبيد اللَّه بن زياد - : هنگامى كه اهل بيت نزد يزيد رفتند ، يزيد - كه لعنت خدا بر او باد - شاميان را در مجلس خود ، گرد آورد . آن گاه ، اهل بيت را وارد
1.وجاءَت جارِيَةٌ مِن ناحِيَةِ خِيَمِ الحُسَينِ عليه السلام ، فَقالَ لَها رَجُلٌ : يا أمَةَ اللَّهِ ، إنَّ سَيِّدَكِ قُتِلَ .
قالَتِ الجارِيَةُ : فَأَسرَعتُ إلى سَيِّداتي وأنَا أصيحُ ، فَقُمنَ في وَجهي وصِحنَ ... .
قالَ الرّاوي : ثُمَّ أخرَجُوا النِّساءَ مِنَ الخَيمَةِ ، وأشعَلوا فيهَا النّارَ ، فَخَرَجنَ حَواسِرَ مُسَلَّباتٍ حافِياتٍ باكِياتٍ ، يَمشينَ سَبايا في أسرِ الذِّلَّةِ ۴۹۶ (الملهوف : ص ۱۸۰ ، بحار الأنوار : ج ۴۵ ص ۵۸) .
2.خَرَجَ بَناتُ سَيِّدِ الأَنبِياءِ وقُرَّةِ عَينِ الزَّهراءِ ، حاسِراتٍ مُبدِياتٍ لِلنِّياحَةِ وَالعَويلِ ، يَندُبنَ عَلَى الشَّبابِ وَالكُهولِ ، واُضرِمَتِ النّارُ فِي الفُسطاطِ فَخَرَجنَ هارِباتٍ ۴۹۷ (مثير الأحزان : ص ۷۷) .