فدايت گردم ! من تلاش كردم كه به يارانم بپيوندم و دوست نداشتم كه عقب بيفتم و ببينم كه تو يكّه و تنها ، در ميان خويشانت ، كُشته افتاده باشى .
امام عليه السلام در پاسخ وى فرمود :
تَقَدَّم فَإِنّا لاحِقونَ بِكَ عَن ساعَةٍ ۱ .
پيش برو ! ما هم ساعاتى ديگر ، به تو مىپيونديم .
عمرو ، به ميدان شتافت و آن قدر جنگيد تا به صف شهيدان پيوست .
در «زيارت ناحيه مقدّسه» ، نام عمر بن خالد و غلامش ، بدين سان آمده است :
السَّلامُ عَلى عُمَرَ بنِ خالِدٍ الصَّيداوِىِّ ، السَّلامُ عَلى سَعيدٍ مَولاهُ ۲ .
سلام بر عُمَر بن خالد صَيداوى ! سلام بر سعيد ، غلام او !
در «زيارت رجبيّه» ، نام او عمرو بن خلف ، ضبط شده است .۳
۳ / ۲۸
عَمرو بن قَرَظه انصارى
نام او عمرو بن قَرَظة بن كعب انصارى است كه پدرش قَرَظة بن كعب ، يكى از ياران نامدار پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله است كه در جنگ اُحد و ساير جنگها ، همراه سپاه اسلام بود. گفتنى است كه رى، در دوران زمامدارى خليفه دوم ، به وسيله قَرظَة بن كعب ، فتح شد. وى در دوران خلافت امام على عليه السلام نيز با ايشان ، همراهى مىكرد .
يكى از فرزندان قَرَظه به نام «عمرو» ، در سپاه امام حسين عليه السلام بود و ديگرى كه «على» نام داشت ، در سپاه عمر بن سعد!
امام على عليه السلام ، عمرو بن قَرَظه را به نزد عمر بن سعد فرستاد كه [بگويد] : «امشب ، ميان دو لشكر ، با من ديدار كن» .