و شكيبايى براى تو ، پُر بهرهترين است ، در پيشگاه داورِ روز جزا .
از وى در «زيارت ناحيه مقدّسه» ، چنين ياد شده است :
السَّلامُ عَلى بِشرِ بنِ عُمَرَ الحَضرَمِيِّ ، شَكَرَ اللَّهُ لَكَ قَولَكَ لِلحُسَينِ وقَد أذِنَ لَكَ فِي الاِنصِرافِ : أكَلَتني إذَن السِّباعُ حَيّاً إن فارَقتُكَ وأسأَلُ عَنكَ الرُّكبانَ ، وأخذُلُكَ مَعَ قِلَّةِ الأَعوانِ ، لا يَكونُ هذا أبَداً ۱ .
سلام بر بِشْر بن عُمَر حَضرَمى ! خداوند ، سپاسگزار اين گفته تو به حسين باشد ، آن هنگام كه او به تو اجازه داد كه بروى [ ؛ امّا گفتى ] : اگر از تو جدا شوم ، درندگان ، زنده زنده ، مرا بخورند ! خبر تو را از مسافران ، جويا شوم و تو را با وجود كمىِ ياور ، تنها بگذارم ؟ هرگز ، چنين اتّفاقى نمىافتد !
نام او در «زيارت رجبيّه» نيز آمده است .
۳ / ۶ - ۷
دو جوان جابرى
سيف بن حارث بن سَريع و مالك بن عبد بن سَريع ، دو برادرِ مادرى و نيز پسرعموى يكديگر بودند.
اين دو ، از ياران امام حسين عليه السلام بودند و در لحظات سخت روز عاشورا ، گريان ، نزد امام عليه السلام آمدند. وقتى امام عليه السلام از علّت گريه آنها پرسيد، دليل آن را نگرانى نسبت به حال امام عليه السلام و عدم توانايى جهت دفع دشمن ، بيان كردند .
امام عليه السلام نيز براى آنها ، دعا كرد .
نام اين دو در زيارتهاى «ناحيه» و «رجبيّه»۲ آمده است. در «زيارت ناحيه» مىخوانيم :
السَّلامُ عَلى شَبيبِ بنِ الحارِثِ بنِ سَريعٍ .السَّلامُ عَلى مالِكِ بنِ عَبدِ بنِ