گفت: از عراق.
فرمود : «مردم عراق را چگونه پشتِ سر نهادى؟».
گفت: اى فرزند دختر پيامبر خدا ! دلهايى را پشتِ سر نهادم كه با تو بودند و شمشيرهايى را كه با بنى اميّه بودند .
حسين عليه السلام به او فرمود : «راست مىگويى ، برادر عرب ! خداوند متعال ، هر چه را بخواهد ، انجام مىدهد و هر چه را اراده كند ، به آن حكم مىنمايد» .۱
۷ / ۱۵
نامه امام عليه السلام به مردم كوفه و شهادت فرستاده امام عليه السلام
۲۳۶.تاريخ الطبرى - به نقل از محمّد بن قيس - : حسين عليه السلام آمد و چون به منزلگاه حاجِر در بطن الرُّمّه رسيد، قيس بن مُسهِر صَيداوى را سوى مردم كوفه فرستاد و همراه او براى آنان ، چنين نوشت: «به نام خداى بخشنده مهربان. از حسين بن على ، به برادرانش از مؤمنان و مسلمانان . درود بر شما ! ستايش مىكنم خدايى را كه جز او خدايى نيست. امّا بعد ، به راستى كه نامه مسلم بن عقيل ، به من رسيد كه از نيكونظرى و فراهم آمدن جمع شما براى يارى ما و گرفتن حقّ ما ، خبر مىداد. از خدا خواستم كه با ما نيكى كند و شما را بر اين كار ، پاداش بزرگ دهد. از مكّه به روز سهشنبه هشتم ذى حجّه، روز تَرويه، به سوى شما رهسپار شدهام. هنگامى كه پيك من نزد شما رسيد، در كار خويش شتاب كنيد و بكوشيد كه من، همين روزها نزد شما مىرسم ، إن شاء اللَّه ! سلام بر شما و رحمت و بركات خدا [بر شما]!».