كتابهاى خود بياورند ، و اين ، چه بسا همپايه استفاده از كتابهاى كماعتبار، مجهول و يا حتّى مجعول است .
البته زمينهها و عواملى ، اين جريان را شدّت بخشيدهاند كه از جمله آنها، پيدايش سبْك داستانپردازى و ارائه قرائت جذّاب و مخاطبمحور از واقعه عاشوراست ؛ سبْكى كه بر پايه گرايش طبيعى انسان به حكايت و نقل هر چه زيباتر وقايعِ روىداده ، شكل گرفت و ميل فطرى آدميان به بزرگ داشتن و بزرگتر كردن قهرمانان خود، به آن، كمك نمود .
در اين ميان ، كسانى آيات و روايات باز دارنده از دروغپردازى را با به كار بردن اصطلاح «زبان حال» كنار زدند و حتّى در برخى نمونههاى معدود، دروغ را تجويز كردند. راه يافتن اين زبان تخيّلى، احساسى و داستانى به منبر و مرثيه و تعزيه ، چرخه نقل شفاهى و نگارش كتبى را كامل كرد و پس از مدّتى ، آنچه به عنوان مرثيه يا مدّاحى و نقل حكايت به منظور برانگيختن احساسات، ساخته و خوانده شده بود، به كتابها راه يافت و از سوى برخى - كه ميان منابع كهن و نزديك به واقعه عاشورا و كتابهايى كه قرنها پس از آن نگاشته شدهاند ، تفاوت چندانى نمىنهادند - ، به صورت يك سند تاريخى و قابل ذكر در آمد .
همه اينها، افزون بر اشتباهات ناخواسته انسانى است كه در نقلهاى تاريخى پيش مىآيند، مانند : خطاى حافظه در نقل شفاهى ، يا خطاى باصره در هنگام نوشتن كه به گاهِ نگارش و قرائت نسخهها پيش مىآيد ، بويژه اگر نسخه، مغلوط يا بدخط باشد .
آنچه مايه اميدوارى پژوهشگران است، شكل هِرمى اين جريان ناخجسته است ، بدين معنا كه هر چند ممكن است تعداد كتابهاى كنونىاى كه مطالب آميخته از درست و نادرست دارند، فراوان به نظر برسد، امّا پىيابى جريان نقل آنها، پژوهشگر را به تعداد انگشتشمارى از منابع مشخّص مىرساند كه سرچشمه ورود اين ادبيّات تخيّلى و بدون پشتوانه تاريخى ، به جريان گزارش دهنده حماسه كربلا هستند.
محقّقان دانشنامه امام حسين عليه السلام كه كتاب حاضر نيز برگرفته از آن كتاب (از