۶ / ۸
عبد اللَّه بن جعفر۱
۲۰۲.الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) : عبد اللَّه بن جعفر بن ابى طالب، براى حسين عليه السلام نامهاى نگاشت و او را از مردم كوفه بر حذر داشت و او را به خدا سوگند داد كه به سويشان نرود.
حسين عليه السلام به او چنين نوشت: «من خوابى ديدهام و در آن خواب، پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله به من فرمانى داد، كه در پىِآن مىروم و كسى را از آن آگاه نمىسازم تا با آن ، رو به رو شوم» .۲
۶ / ۹
عبد اللَّه بن عبّاس۳
۲۰۳.المعجم الكبير - به نقل از ابن عبّاس - : حسين عليه السلام در باره بيرون رفتن [از مكّه] ، از من
1.عبد اللَّه بن جعفر بن ابى طالب - كه كنيهاش ابو جعفر است - از صحابيان بود . پدرش مشهور به ذو الجناحين (صاحب دو بال) و از نخستين مهاجران به حبشه و مادرش اسماء بنت عُمَيس بود . وى در حبشه به دنيا آمد و وقتى به مدينه هجرت كرد ، هفت ساله بود . چون پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به وى نظر افكند ، لبخند زد و دستش را دراز كرد و او با پيامبر صلى اللَّه عليه و آله بيعت كرد. پس از شهادت پدرش در جنگ موته ، پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله تربيت وى را بر عهده گرفت . او با زينب دختر امير مؤمنان عليه السلام ازدواج كرد و در جنگ صفّين، حضور داشت؛ ولى به وى اجازه جنگ نداده شد. وى بلندقامت، خوشسخن و از سخاوتمندانِ بهنامِ عرب بود.
وى پس از شهادت امير مؤمنان عليه السلام ، همراه امام حسن عليه السلام و امام حسين عليه السلام بود و صادقانه از آنان پيروى مىكرد. وى از عدم حضورش در كربلا بسيار افسوس مىخورد ؛ ولى افتخار مىكرد كه فرزندانش به همراه حسين عليه السلام به شهادت رسيدهاند. او در سال ۸۰ هجرى (سال سيل) در هشتاد سالگى در مدينه در گذشت .
2.كَتَبَ عَبدُ اللَّهِ بنُ جَعفَرِ بنِ أبي طالِبٍ إليهِ كِتاباً ، يُحَذِّرُهُ أهلَ الكوفَةِ ، ويُناشِدُهُ اللَّهَ أن يَشخَصَ إلَيهِم .
فَكَتَبَ إلَيهِ الحُسَينُ عليه السلام : إنّي رَأَيتُ رُؤيا ، ورَأَيتُ فيها رَسولَ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله ، وأمَرَني بِأَمرٍ أنَا ماضٍ لَهُ ، ولَستُ بِمُخبِرٍ بِها أحَداً حَتّى اُلاقِيَ عَمَلي ۲۰۴ (الطبقات الكبرى / الطبقة الخامسة من الصحابة : ج ۱ ص ۴۴۷ ، تهذيب الكمال : ج ۶ ص ۴۱۸) .
3.ابو العبّاس عبد اللَّه بن عبّاس بن عبد المطّلب، در مكّه در شِعب ابى طالب ، سه سال پيش از هجرت ، به دنيا آمد و در سال هشتم هجرى ، همان سال فتح مكّه ، به مدينه مهاجرت كرد. وى مشاور عمر و در زمان عثمان، امير الحاج بود و در زمان خلافت امير مؤمنان عليه السلام ، همراه و ياور و مشاور و يكى از فرمانداران و فرماندهان نظامى بود. او به نمايندگى از امير مؤمنان عليه السلام با خوارج، مناظره كرد و به هنگام شهادت امير مؤمنان ، فرماندار بصره بود. او با امام حسن عليه السلام بيعت كرد و در زمان ايشان، همچنان فرماندار بصره بود. وى در كربلا شركت نداشت .
وقتى عبد اللَّه بن زبير بر حجاز و عراق تسلّط يافت ، عبداللَّه با او بيعت نكرد و اين ، براى ابن زبير ، سنگين بود و خواست كه وى را بسوزاند. او عالِمى سخنور بود و جايگاهى بلند در تفسير، حديث و فقه داشت . در دانش ، شاگرد امير مؤمنان عليه السلام بود و بِدان افتخار مىكرد . او در تبعيدگاهش در طائف در سال ۶۸ هجرى در سنّ ۷۱ سالگى از دنيا رفت.