۸۶.المناقب ، ابن شهرآشوب : وقتى حسين عليه السلام بر وليد بن عُتبه وارد شد و نامه را خواند ، فرمود: «من با يزيد بيعت نمىكنم».
مروان گفت: با امير مؤمنان ، بيعت كن.
حسين عليه السلام فرمود: «واى بر تو ! بر مؤمنان ، دروغ بستى . چه كسى او را امير آنان كرد؟» .
مروان به پا خاست و شمشير كشيد و رو به وليد گفت: دستور بده پيش از آن كه از خانه بيرون رود، گردنش را بزنند و خونش بر عهده من !
گفتگوها بالا گرفت . در اين هنگام ، نوزده تن از خاندان حسين عليه السلام در حالى كه خنجر به دست داشتند ، داخل خانه شدند و حسين عليه السلام با آنان از خانه بيرون رفت.۱
۸۷.الفتوح : حسين عليه السلام بر وليد بن عُتبه وارد شد و بر او سلام كرد . وليد ، جوابى نيكو داد و ايشان را نزد خود نشاند...
وليد گفت: تو را براى بيعت فرا خواندم ؛ چرا كه مردم بر يزيد ، توافق كرده و بيعت نمودهاند.