د - مرثيهسرايى رَباب
۷۷۰.تاريخ دمشق: رَباب ، دختر امرؤ القيسِ... كَلْبى، زنى است كه به مدّت يك سال در كنار قبر [شوهرش ]حسين عليه السلام ماند و سرود:
تا يك سال مىمانم و آن گاه با شما وداع مىكنمو هر كه يك سال كامل بگِريد، عذرش [براى رفتنْ] پذيرفته است .
... وقتى حسين عليه السلام از دنيا رفت ، از رَباب، خواستگارى شد و بر آن، پافشارى شد . گفت: «غير از پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله ، پدرشوهرى انتخاب نمىكنم» و ازدواج نكرد. يك سال پس از آن زيست و زير سايه نرفت تا بيمار شد و افسرده، از دنيا رفت.۱
۷۷۱.الكامل فى التاريخ: همراه امام حسين عليه السلام ، همسرش رَباب، دختر امرؤ القيس و مادر دخترش سَكينه بود كه او را با كاروان اسيران به شام بردند. او به مدينه باز گشت و بزرگان قريش، از وى خواستگارى كردند . گفت: «من جز پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله ، پدرشوهرى بر نمىگزينم» و به مدّت يك سال ماند و زير سقف خانهاى نرفت، تا اين كه بيمار شد و افسردهحال، از دنيا رفت.