939
گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام

د - مرثيه‏سرايى رَباب‏

۷۷۰.تاريخ دمشق: رَباب ، دختر امرؤ القيسِ... كَلْبى، زنى است كه به مدّت يك سال در كنار قبر [شوهرش ]حسين عليه السلام ماند و سرود:


تا يك سال مى‏مانم و آن گاه با شما وداع مى‏كنم‏و هر كه يك سال كامل بگِريد، عذرش [براى رفتنْ‏] پذيرفته است .
... وقتى حسين عليه السلام از دنيا رفت ، از رَباب، خواستگارى شد و بر آن، پافشارى شد . گفت: «غير از پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله ، پدرشوهرى انتخاب نمى‏كنم» و ازدواج نكرد. يك سال پس از آن زيست و زير سايه نرفت تا بيمار شد و افسرده، از دنيا رفت.۱

۷۷۱.الكامل فى التاريخ: همراه امام حسين عليه السلام ، همسرش رَباب، دختر امرؤ القيس و مادر دخترش سَكينه بود كه او را با كاروان اسيران به شام بردند. او به مدينه باز گشت و بزرگان قريش، از وى خواستگارى كردند . گفت: «من جز پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله ، پدرشوهرى بر نمى‏گزينم» و به مدّت يك سال ماند و زير سقف خانه‏اى نرفت، تا اين كه بيمار شد و افسرده‏حال، از دنيا رفت.

1.رَبابُ بِنتُ امرِئِ القَيسِ . . . الكَلبِيَّةُ ، وهِيَ الَّتي أقامَت عَلى‏ قَبرِ الحُسَينِ عليه السلام حَولاً ، ثُمَّ قالَت: إلَى الحَولِ ثُمَّ اسمُ السَّلامِ عَلَيكُما ومَن يَبكِ حَولاً كامِلاً فَقَدِ اعتَذَرَ . . . ولَمّا تُوُفِّيَ الحُسَينُ عليه السلام خُطِبَتِ الرَّبابُ واُلِحَّ عَلَيها ، فَقالَت : ما كُنتُ لِأَتَّخِذَ حَمواً بَعدَ رَسولِ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله ، فَلَم تَزَوَّج ، وعاشَت بَعدَهُ سَنَةً لَم يُظِلَّها سَقفُ بَيتٍ ، حَتّى‏ بُلِيَت وماتَت كَمَداً ۷۷۳ (تاريخ دمشق : ج ۶۹ ص ۱۲۰ ، البداية والنهاية : ج ۸ ص ۲۱۰) .


گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام
938

را به خون حسين عليه السلام خون‏آلود كرد و پا بر زمين كوبيد و شيهه سر داد . دختران پيامبر صلى اللَّه عليه و آله، شيهه اسب را شنيدند و بيرون آمدند . ناگهان، اسبِ بى‏سوار را ديدند و فهميدند كه حسين عليه السلام كشته شده است.
اُمّ كلثوم، دختر حسين عليه السلام،۱ بيرون آمد ، در حالى كه دستش را بر روى سر گذاشته بود و صدا مى‏زد: «وا محمّدا ! اين ، حسين است كه در بيابان افتاده و عمامه و رَدايش را برده‏اند» .۲

ج - مرثيه‏سرايى دختران پيامبر صلى اللَّه عليه و آله هنگام عبور از كنار كشتگان‏

۷۶۹.مقتل الحسين عليه السلام ، خوارزمى - به نقل از حُمَيد بن مسلم - : عمر بن سعد، فرمان كوچ به كوفه را داد و دختران و خواهران حسين عليه السلام و على بن الحسين (زين العابدين) عليه السلام و فرزندانشان را حركت دادند. هنگامى كه آنها را از كنار جنازه حسين عليه السلام و يارانش عبور دادند، صداى شيونِ زنان ، بلند شد و به صورتشان مى‏زدند. زينب عليها السلام فرياد زد: «وا محمّدا ! درود فرشتگانِ آسمان بر تو ! اين ، حسين است كه در بيابان افتاده و در خون ، غوطه‏ور و خاك‏آلود و قطعه قطعه شده است. وا محمّدا ! دخترانت در اردوگاه دشمن اسيرند و فرزندانت، كشته شده‏اند و باد بر آنها مى‏وزد. اين ، پسر توست با سرى از پشت بُريده . نه غايب است كه به حضورش اميد رود و نه زخمى است كه درمان شود» .
زينب عليها السلام همچنان همين حرف‏ها را مى‏زد تا اين كه - به خدا سوگند - دوست و دشمن را گرياند، تا آن جا كه ديديم اشك سواران بر سُم اسبانشان جارى است .۳

1.در مصدر، چنين آمده ؛ ولى درست ، آن است كه اُمّ كلثوم ، خواهر امام حسين عليه السلام است.

2.أقبَلَ فَرَسُ الحُسَينِ عليه السلام حَتّى‏ لَطَّخَ عُرفَهُ وناصِيَتَهُ بِدَمِ الحُسَينِ عليه السلام ، وجَعَلَ يَركُضُ ويَصهِلُ ، فَسَمِعَت بَناتُ النَّبِيِّ صلى اللَّه عليه و آله صَهيلَهُ ، فَخَرَجنَ فَإِذَا الفَرَسُ بِلا راكِبٍ ، فَعَرَفنَ أنَّ حُسَيناً قَد قُتِلَ ، وخَرَجَت اُمُّ كُلثومِ بِنتُ الحُسَينِ عليه السلام واضِعَةً يَدَها عَلى‏ رَأسِها ، تَندُبُ وتَقولُ : وا مُحَمَّداه ! هذَا الحُسَينُ بِالعَراءِ ، قَد سُلِبَ العِمامَةَ وَالرِّداءَ ۷۷۱ (الأمالى ، صدوق : ص ۲۲۶ ح ۲۳۹؛ مقتل الحسين عليه السلام، خوارزمى: ج ۲ ص ۳۷) .

3.أذَّنَ عُمَرُ بنُ سَعدٍ بِالنّاسِ فِي الرَّحيلِ إلَى الكوفَةِ ، وحَمَلَ بَناتِ الحُسَينِ عليه السلام وأخَواتِهِ وعَلِيَّ بنَ الحُسَينِ عليه السلام وذَرارِيَّهُم ، فَلَمّا مَرّوا بِجُثَّةِ الحُسَينِ وجُثَثِ أصحابِهِ عليهم السلام ، صاحَتِ النِّساءُ ولَطَمنَ وُجوهَهُنَّ ، وصاحَت زَينَبُ [عليها السلام‏] : يا مُحَمَّداه ! صَلّى‏ عَلَيكَ مَليكُ السَّماءِ ، هذا حُسَينٌ بِالعَراءِ ، مُزَمَّلٌ بِالدِّماءِ ، مُعَفَّرٌ بِالتُّرابِ ، مُقَطَّعُ الأَعضاءِ ، يا مُحَمَّداه! بَناتُكَ فِي العَسكَرِ سَبايا ، وذُرِّيَّتُكَ قَتلى‏ تَسفي عَلَيهِمُ الصَّبا ، هذَا ابنُكَ مَحزوزُ الرَّأسِ مِنَ القَفا ، لا هُوَ غائِبٌ فَيُرجى‏ ، ولا جَريحٌ فَيُداوى‏ . وما زالَت تَقولُ هذَا القَولَ حَتّى‏ أبكَت - وَاللَّهِ - كُلَّ صَديقٍ وعَدُوٍّ، وحَتّى‏ رَأَينا دُموعَ الخَيلِ تَنحَدِرُ عَلى‏ حَوافِرِها ۷۷۲ (مقتل الحسين عليه السلام ، خوارزمى : ج ۲ ص ۳۹) .

  • نام منبع :
    گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدى رى‏ شهرى، تلخیص: مرتضی خوش‌نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 40887
صفحه از 1088
پرینت  ارسال به