877
گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام

فصل چهارم : بازتاب حادثه كربلا در عراق و حجاز

۴ / ۱

بازتاب كشته شدن امام عليه السلام در كوفه‏

۷۱۸.تاريخ الطبرى - به نقل از عبد اللَّه بن عوف بن احمر ازدى - : وقتى حسين بن على عليه السلام كشته شد و ابن زياد از اردوگاهش نُخَيله باز گشت و وارد كوفه شد، شيعيان به سرزنش خود و اظهار پشيمانى پرداختند و متوجّه شدند كه خطاى بزرگى مرتكب شده‏اند كه حسين عليه السلام را دعوت كردند تا يارى‏اش كنند ؛ امّا [پس از آمدن ، ]رهايش كردند و او در كنار آنها كشته شد و كمكش نكردند . نيز احساس كردند كه ننگ و گناهشان در كشتن حسين عليه السلام، جز با كشتن قاتلان او و يا با كشته شدن در اين راه، قابل شستشو نيست .۱

۷۱۹.الملهوف - پس از سخنرانى امام زين العابدين عليه السلام - : از هر سو ، صداى مردم ، بلند شد كه به همديگر مى‏گفتند: هلاك شديد و ندانستيد!۲

1.لَمّا قُتِلَ الحُسَينُ بنُ عَلِيٍّ عليه السلام ورَجَعَ ابنُ زِيادٍ مِن مُعَسكَرِهِ بِالنُّخَيلَةِ ، فَدَخَلَ الكوفَةَ ، تَلاقَتِ الشّيعَةُ بِالتَّلاوُمِ وَالتَّنَدُّمِ ، ورَأَت أنَّها قَد أخطَأَت خَطَأً كَبيراً بِدُعائِهِمُ الحُسَينَ عليه السلام إلَى النُّصرَةِ ، وتَركِهِم إجابَتَهُ ، ومَقتَلِهِ إلى‏ جانِبِهِم لَم يَنصُروهُ ، ورَأَوا أنَّهُ لا يُغسَلُ عارُهُم وَالإِثمُ عَنهُم في مَقتَلِهِ إلّا بِقَتلِ مَن قَتَلَهُ أوِ القَتلِ فيهِ ۷۲۱ (تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۵۵۲ ، الكامل فى التاريخ : ج ۲ ص ۶۲۴) .

2.اِرتَفَعَت أصواتُ النّاسِ مِن كُلِّ ناحِيَةٍ ، ويَقولُ بَعضُهُم لِبَعضٍ : هَلَكتُم وما تَعلَمونَ ۷۲۲ (الملهوف : ص ۱۹۹) .


گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام
876

يورش آورد و آنها را غارت مى‏كرد، زنى از بنى بكر بن وائل را ديدم كه با همسرش در سپاه عمر بن سعد بود . او شمشيرى را برداشت و به سوى خيمه‏ها رفت و گفت: «اى خاندان بكر بن وائل! آيا دختران پيامبر خدا غارت مى‏شوند [و شما كارى نمى‏كنيد]؟! هيچ فرمانى جز از جانب خدا نيست. اى خونخواهان پيامبر خدا!» كه همسرش او را گرفت و به خيمه‏اش باز گرداند .۱

۳ / ۸

همسر مالك بن نُسَير

۷۱۷.مقتل الحسين عليه السلام ، خوارزمى : كِندى آمد و بُرنُس را كه از جنس خز بود، برداشت و وقتى آن را آورد تا زنش امّ عبد اللَّه بشويد، زنش به وى گفت: آيا بُرنُس پسر دختر پيامبر خدا را غنيمت گرفته‏اى و به خانه من آورده‏اى؟! از پيش من برو. خدا گورت را پر از آتش كند!
دوستانش گفتند كه دستان او خشكيد و وضع فلاكتبارى داشت تا اين كه مُرد .۲

1.رَأَيتُ امرَأَةً مِن بَني بَكرِ بنِ وائِلٍ ، كانَت مَعَ زَوجِها في أصحابِ عُمَرَ بنِ سَعدٍ ، فَلَمّا رَأَتِ القَومَ قَدِ اقتَحَموا عَلى‏ نِساءِ الحُسَينِ عليه السلام في فُسطاطِهِنَّ ، وهُم يَسلُبونَهُنَّ ، أخَذَت سَيفاً ، وأقبَلَت نَحوَ الفُسطاطِ ، وقالَت : يا آلَ بَكرِ بنِ وائِلٍ ! أتُسلَبُ بَناتُ رَسولِ اللَّهِ ؟! لا حُكمَ إلّا للَّهِ‏ِ ، يا لَثاراتِ رَسولِ اللَّهِ ! فَأَخَذَها زَوجُها ، فَرَدَّها إلى‏ رَحلِهِ ۷۱۹ (الملهوف : ص ۱۸۰ ، مثير الأحزان : ص ۷۷) .

2.جاءَ الكِندِيُّ ، فَأَخَذَ البُرنُسَ ، وكانَ مِن خَزٍّ ، فَلَمّا قَدِمَ بِهِ بَعدَ ذلِكَ عَلَى امرَأَتِهِ اُمِّ عَبدِ اللَّهِ لِيَغسِلَهُ مِنَ الدَّمِ ، قالَت لَهُ امرَأَتُهُ : أتَسلُبُ ابنَ بِنتِ رَسولِ اللَّهِ بُرنُسَهُ وتُدخِلُ بَيتي ؟! اُخرُج عَنّي ، حَشَا اللَّهُ قَبرَكَ ناراً ! وذَكَرَ أصحابُهُ أنَّهُ يَبِسَت يَداهُ ، ولَم يَزَل فَقيراً بِأَسوَإِ حالٍ إلى‏ أن ماتَ ۷۲۰ (مقتل الحسين عليه السلام ، خوارزمى : ج ۲ ص ۳۵ ؛ بحار الأنوار : ج ۴۵ ص ۵۳) .

  • نام منبع :
    گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدى رى‏ شهرى، تلخیص: مرتضی خوش‌نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 41004
صفحه از 1088
پرینت  ارسال به