861
گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام

كرد كه با عبد الملك بن مروان بجنگد . وقتى به كربلا رسيد، كنار قبر امام حسين عليه السلام رفت و بر سر قبر ايستاد و خطاب به ايشان گفت: اى ابا عبد اللَّه! هلا ! به خدا سوگند كه جانت تاراج شد ؛ امّا دينت تاراج نشد .
آن گاه راه افتاد، در حالى كه مى‏گفت:


به فردِ نخست خاندان هاشم در طَف‏تأسّى كنيد ، و كريمان را ارجمند بداريد .۱

۱ / ۱۳

حسن بَصرى‏۲

۶۹۷.أنساب الأشراف - به نقل از ابو بكر هُذَلى - : حسن [بصرى‏]، آن گاه كه حسين عليه السلام

1.إنَّ مُصعَبَ بنَ الزُّبَيرِ تَوَجَّهَ إلى‏ عَبدِ المَلِكِ بنِ مَروانَ يُقاتِلُهُ ، فَلَمّا بَلَغَ الحَيرَ دَخَلَ ، فَوَقَفَ عَلى‏ قَبرِ أبي عَبدِ اللَّهِ عليه السلام . ثُمَّ قالَ لَهُ : أبا عَبدِ اللَّهِ عليه السلام ، أما وَاللَّهِ ، لَئِن كُنتَ غُصِبتَ نَفسَكَ ما غُصِبتَ دينَكَ ، ثُمَّ انصَرَفَ وهُوَ يَقولُ : إنَّ الاُولى‏ بِالطَّفِّ مِن آلِ هاشِمٍ‏ تَأَسَّوا فَسَنّوا بِالكِرامِ تَأَسِّيا ۶۹۹ (الاُصول الستّة عشر : ص ۱۲۳ ، بحار الأنوار : ج ۴۵ ص ۲۰۰ الرقم ۴۲) .

2.ابو سعيد، حسن بن ابى الحسن يسار بصرى، هم‏پيمان انصار بود . او دو سال مانده به پايان خلافت عمر، در مدينه زاده شد و از نام‏بردارترينِ تابعيان در فقه و حديث بود . او صاحب روايات بسيارى است و پيشواى بصريان بود. از فضل بن شادان، نقل است كه حسن بصرى، با هر گروهى، به همان گونه كه آنان دوست داشتند، برخورد مى‏كرد و براى رياست ، تلاش مى‏كرد . وى پيشواىِ گروه قَدَريّه بود و رجال‏شناسان اهل سنّت، او را به علم و فقه ، توصيف كرده و ستوده‏اند ؛ امّا در نزد علماى شيعه، در باره او اختلاف نظر وجود دارد . وى به سال ۱۱۰ ق ، در بصره در گذشت.


گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام
860

۱ / ۱۱

واثِلة بن اَسقَع‏۱

۶۹۵.سير أعلام النبلاء - به نقل از شدّاد بن عبد اللَّه - : در باره واثِلة بن اَسقَع شنيدم كه وقتى سرِ حسين عليه السلام را آوردند ، مردى شامى ايشان را لعن كرد . واثِله ، خشمگين شد و برخاست و گفت: به خدا ، همواره على و دو پسرش را دوست داشته‏ام ، پس از آن كه از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله در منزل امّ سلمه شنيدم، در حالى كه كِسايى خيبرى را بر روى فاطمه و پسرانش و على انداخته بود ، فرمود : ««خداوند ، اراده كرده است كه پليدى را از شما اهل بيت بزُدايد و پاكِ پاكتان كند»» .۲

۱ / ۱۲

مُصعَب بن زُبَير۳

۶۹۶.الاُصول الستّة عشر - به نقل از جمعى از راويان شيعه - : مُصعَب بن زُبَير ، لشكركشى

1.ابو اَسقَع ، واثِلة بن اَسقَع بن عبد العزّى كنانى ليثى ، از صُفّه‏نشينان بود . وى در سال نهم هجرى ، اسلام آورد . او در جنگ تبوك ، شركت داشت و گفته شده از زمانى كه مسلمان شد ، خدمت‏گزار پيامبر صلى اللَّه عليه و آله شد . او به شام رفت و خانه‏اش در بلاط (در سه فرسخى دمشق) بود . در جنگ‏هاى دمشق و حِمْص شركت كرد و آن گاه به جانب بيت المقدّس رفت . سرانجام ، چشم او كور شد و در سال ۸۳ يا ۸۵ ق ، آخرين صحابى‏اى بود كه در دمشق ، درگذشت .

2.سَمِعتُ واثِلَةَ بنَ الأَسقَعِ ، وقَد جي‏ءَ بِرَأسِ الحُسَينِ عليه السلام ، فَلَعَنَهُ رَجُلٌ مِن أهلِ الشّامِ ! فَغَضِبَ واثِلَةُ وقامَ ، وقالَ : وَاللَّهِ ، لا أزالُ اُحِبُّ عَلِيّاً ووَلَدَيهِ عليهم السلام بَعدَ أن سَمِعتُ رَسولَ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله في مَنزِلِ اُمِّ سَلَمَةَ ، وألقى‏ عَلى‏ فاطِمَةَ وَابنَيها وزَوجِها عليهم السلام كِساءً خَيبَرِيّاً ، ثُمَّ قالَ : «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا) ۶۹۸ (سير أعلام النبلاء : ج ۳ ص ۳۱۴) .

3.ابو عبد اللَّه، مُصعَب بن زُبَير بن عوّام بن خُوَيلِد قريشى اسدى، در سال ۲۶ يا ۳۳ ق ، در دوران خلافت عثمان ، زاده شد و بر معاويه وارد گرديد. برادرش عبد اللَّه بن زبير، او را حاكم عراق كرد . او از بصره شروع نمود و سپس با مختار جنگيد و او را كُشت و سرش را براى برادرش عبد اللَّه بن زبير فرستاد. سپس [برادرش‏] او را به مدّت يك سال ، از حكمرانى عراق ، بركنار كرد و در اواخر سال ۶۸ ق ، او را به كار برگرداند و كوفه را هم به آن افزود ، تا اين كه در سال ۷۰ يا ۷۱ يا ۷۲ ق در دوران عبد الملك بن مروان در عراق، كشته شد و سرش بر نيزه براى عبد الملك فرستاده شد. همسرش ، سكينه دختر امام حسين عليه السلام بود.

  • نام منبع :
    گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدى رى‏ شهرى، تلخیص: مرتضی خوش‌نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 41069
صفحه از 1088
پرینت  ارسال به